چالش بزرگ منطقه: تقابل با امریکا، تعامل با طالبان

آیا تقابل با امریکا و تعامل با طالبان، خود یک تناقض نیست؟ چگونه ممکن است با رژيمی تعامل برقرار کرد که با حمایت امریکا به قدرت رسیده؛ اما در کنار آن، با نفوذ و هژمون امریکا بر منطقه، مقابله کرد؟

حسن کاظمی قمی؛ نماینده ویژه رئیس جمهوری ایران در امور افغانستان می‌گوید که کشورهای همسایه «در یک حرکت دسته‌جمعی و ابتکار منطقه‌ای»، در نشست «فرمت مسکو»، ضمن پیشنهاد همکاری با «حاکمان کابل»، خواستار تغییر شرایط در افغانستان شده‌اند.

آقای کاظمی قمی گفته: «کشورهای همسایه افغانستان برای کمک به بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی، تثبیت امنیت و فرایند سیاسی در افغانستان در اجلاس مسکو اتفاق نظر داشتند و برای بهبود اوضاع در افغانستان خواستار تشکیل دولتی هستند که مورد اعتماد مردم و پاسخگو باشد.»

او همچنین افزود: «واشنگتن با تشدید بی‌ثباتی و ناامن‌سازی افغانستان قصد دارد شرایطی ایجاد کند که نگرانی و دغدغه همسایگان افغانستان و کشورهای منطقه ادامه داشته باشد.»

او امریکا را متهم کرد که «قصد دارد با تقویت داعش خراسان، ابتدا کشورهای آسیای میانه را ناامن کند و در ادامه به بهانه مبارزه با داعش در این کشورها، پایگاه تاسیس کند».

کاظمی قمی اضافه کرد: «غربی‌ها از تشکیل گروه تماس بین‌المللی حمایت می‌کنند، معنای گروه تماس بین‌المللی، حضور دوباره امریکا و ناتو خواهد بود.»

اظهارات این دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی در گفتگوی اخیرش با رادیو – تلویزیون ایران، نشان می‌دهد که در فرمت مسکو، تقریبا همه کشورهای شرکت‌کننده بر این موضوع، اتفاق نظر داشته‌اند که وضعیت جاری در افغانستان، مطلوب نیست، نظام مستقر، مشروعیت داخلی ندارد و به تعهدات بین‌المللی‌اش عمل نمی‌کند و در قبال مطالبات مشروع مردم افغانستان، نگرانی‌ها، دغدغه‌‌ها و خواست‌های منطقه و جهان، پاسخگو نخواهد بود؛ بنابراین، شرایط جاری باید تغییر کند و فرمت مسکو به محملی برای ایجاد یک محور مشترک متمرکز بر اصل ایجاد تغییر، تبدیل شده‌است.

از جانب دیگر، همان‌گونه که نماینده ویژه رییس جمهور ایران در امور افغانستان، تصریح کرده، همه کشورهای شرکت‌کننده در نشست مسکو، بر لزوم ابتکار عملی منطقه‌ای‌ برای عبور افغانستان از شرایط کنونی، اتفاق نظر داشته‌اند؛ زیرا از دید آن‌ها در صورت تأخیر و تأنی و تردید و تأمل کشورهای منطقه، امریکا و قدرت‌های غربی عضو ناتو به بهانه بازگرداندن ثبات و امنیت و مبارزه با تروریزم، گروه‌های تروریستی مخوفی مانند داعش را تقویت می‌کنند و با توسعه آن به کشورهای منطقه در پی تحمیل هژمونی نظامی‌ و استخباراتی‌شان بر این کشورها برمی‌آیند.

در شعاع همین ارزیابی دقیق و درست مبتنی بر یک بینش راهبردی است که ایران در ابتکاری نو، پیشنهاد تشکیل گروه تماس منطقه‌ای با طالبان را مطرح کرده که ظاهرا مورد استقبال سایر کشورهای شرکت‌کننده در نشست فرمت مسکو قرار گرفته است؛ زیرا همان‌گونه که کاظمی قمی هم در مصاحبه مورد اشاره، مطرح کرده، از نظر ایران و دیگر اعضای پلتفرم منطقه‌ای «فرمت مسکو» ایجاد یک گروه تماس بین‌المللی که از حمایت امریکا برخوردار است، تنها به منظور تقویت تروریزم، توسعه بی‌ثباتی و تشدید تنش و بحران‌ به کشورهای آسیای مرکزی و در نهایت، تسهیل مسیر بازگشت نظامیان امریکایی و ناتو به منطقه صورت می‌گیرد و هرگز به نفع افغانستان و کشورهای پیرامون آن نیست.

هشدار دیپلمات برجسته ایرانی درباره سوء نیت امریکا و غرب درباره امنیت منطقه در عین حال اخیرا با شواهد و قراین قابل توجه نیز همراه شده است. میزبانی آلمان از رهبران پنج کشور آسیای مرکزی در برلین، و همچنین سفر جیمز هپی؛ وزیر نیروهای مسلح انگلیس به کشورهای ازبکستان، قزاقستان و مغولستان، از نشانه‌های واضح اراده غرب برای تمرکز بر آسیای مرکزی است؛ تمرکزی که هدف آن، گسترش هژمونی نظامی، اطلاعاتی و راهبردی غرب به این منطقه حساس و حیاتی می‌باشد و در این میان، تردیدی وجود ندارد که یکی از اصلی‌ترین راه‌های تحقق آن از افغانستان می‌گذرد.

در این میان اما آن‌گونه که حسن کاظمی قمی هم مطرح کرده و در اعلامیه پایانی نشست اخیر فرمت مسکو نیز مورد تاکید قرار گرفت، همه طرف‌های شرکت‌کننده در آن نشست، توافق داشتند که همکاری و تعامل با طالبان باید ادامه پیدا کند و تقویت شود؛ شاید این یکی از موضوعاتی بود که با مخالفت جدی تاجیکستان روبه‌‌رو شد و نماینده دوشنبه در فرمت مسکو، بیانیه پایانی را امضا نکرد.

با این حال، پرسش این است که آیا تقابل با امریکا و تعامل با طالبان، خود یک تناقض نیست؟ چگونه ممکن است با رژيمی تعامل برقرار کرد که با حمایت امریکا به قدرت رسیده؛ اما در کنار آن، با نفوذ و هژمون امریکا بر منطقه، مقابله کرد؟

از دید شماری از ناظران، طالبان خود یک پروژه امریکایی است و ترغیب کشورها به تعامل با آن، بخشی از راهبرد کنونی واشنگتن برای بقا و قدرت دولت طالبان محسوب می‌شود. اگر این برداشت درست باشد، کشورهای منطقه برای ایجاد تعادل منطقی میان تقابل با امریکا و تعامل با طالبان، با چالش سخت و پیچیده‌ای روبه‌رو هستند.

مطالب مرتبط