ادامه کشتار شیعیان؛ امنیت ادعایی طالبان کجاست؟
حکومت طالبان حتی در حد یک نشست امنیتی نیز به ناامنیهای مرگبار و رو به گسترش در مناطق شیعهنشین کشور، واکنش نشان نمیدهد. آمار کشتارها و جنایتهای ضد بشری علیه شیعیان به شدت سانسور میشود و رهبران طالبان نه خود عزمی برای استقرار امنیت دارند و نه به پیشنهادهای ابتکاری و راه حلهای محلی برای مقابله با ناامنی و برقراری نظم و ثبات، اعتنایی میکند.
گزارشها از کابل حاکی از وقوع یک انفجار در غرب این شهر است. شماری از رسانههای محلی گزارش دادهاند که شامگاه پنجشنبه در منطقه «پل خشک» دشت برچی در یک باشگاه ورزشی انفجار رخ داده است.
یک شاهد عینی گفته است که انفجار در داخل «باشگاه ورزشی انسجام» اتفاق افتاده است.
براساس فهرست منتشرشده از سوی شفاخانه های محلی در این انفجار دست کم یک نفر کشته و ۱۰ تن زخمی شده اند.
تصاویر زیادی هم در شبکه های اجتماعی همرسانی شده که یک ساختمان در طبقه دوم یک بازار موسوم به «مارکیت پیوند» را در حال سوختن نشان می دهد.
جزئیات بیشتری در مورد نوعیت انفجار و تلفات آن در دست نیست.
این انفجار، حدود دو هفته بعد از حملهای مشابه بر نمازگزاران شیعه در پلخمری بغلان صورت میگیرد. در این مدت همچنین یک روحانی شیعه در هرات نیز تیرباران شد و افزون بر این، فشارها بر مردم هزاره در ولسوالیهای قرهباغ ولایت غزنی و ارزگان خاص ولایت ارزگان برای ترک خانه و زمینشان و واگذاری آن به پشتونهای محلی، تشدید شدهاست.
به این ترتیب، امنیت ادعایی طالبان روز به روز بیشتر زیر سؤال میرود؛ زیرا مردم بیدفاع و غیرنظامی شیعه حتی در عبادتگاه و ورزشگاه و آموزشگاه نیز احساس امنیت نمیکنند و در این میان، هیچ نشانهای از اراده حاکمیت برای تامین امنیت و مقابله با منابع و عوامل ناامنی دیده نمیشود.
حکومت طالبان حتی در حد یک نشست امنیتی نیز به ناامنیهای مرگبار و رو به گسترش در مناطق شیعهنشین کشور، واکنش نشان نمیدهد. آمار کشتارها و جنایتهای ضد بشری علیه شیعیان به شدت سانسور میشود و رهبران طالبان نه خود عزمی برای استقرار امنیت دارند و نه به پیشنهادهای ابتکاری و راه حلهای محلی برای مقابله با ناامنی و برقراری نظم و ثبات، اعتنایی میکند.
این امر، تردیدها و نگرانیها درباره بدتر شدن امنیت برای شیعیان و هزارهها را که همواره در معرض نسلکشی، سرکوب و قتل عامهای ناشی از نفرت نژادی و نفاق فرقهای قرار داشتهاند افزایش میدهد.
مسئولیت اغلب حملات خونین و کشتارهای جنایتکارانه علیه شیعیان افغانستان را گروه تکفیری و اهریمنی داعش به عهده میگیرد؛ اما طالبان بارها ادعا کردهاند که داعش در افغانستان، «نابود» شده و قادر به ایجاد ناامنی نیست و یک چالش امنیتی محسوب نمیشود.
پس این کشتارهای هدفمند علیه مردم هزاره و شیعه از سوی چه جریانهایی صورت میگیرد و چرا رژیم طالبان نمیخواهد یا نمیتواند این روند خونین کشتارهای مبتنی بر نفرت و پاکسازی قومی را مهار کند؟
این پرسش جدی است و اگر طالبان به سرعت و صراحت به آن پاسخ ندهند و اقناع افکار عمومی را به دست نیاورند، نوک پیکان انتقادات و اتهامات به سمت خود آنها نشانه خواهد رفت؛ زیرا در افغانستان کنونی، این تنها طالبان هستند که تفنگ دارند و بیپروا آن را برای آماج قرار دادن اهداف مورد نظرشان به کار میگیرند، بدون آنکه در قبال قانون و نهادهای ناظر بر حقوق بشر، پاسخگو باشند.
از سو دیگر، رژيمی که برای آن کشتار مکرر بخشی از مردماش نه تنها اهمیتی ندارد؛ بلکه خود با سانسور شدید و عمدی آمار قربانیان، سعی در پنهانکاری دارد و از جانب دیگر، هیچ اقدامی برای تامین امنیت مردم نمیکند و قادر یا مصمم به شناسایی، تعقیب، دستگیری و مجازات عوامل اصلی این کشتارهای بیرحمانه و حمایت بیقید و شرط از قربانیان نیست، خود متهم ردیف اول این جنایتهاست و باید در برابر عدالت، پاسخگو باشد.
نکته دیگر این است که شیعیان و هزارهها تنها در مساجد و آموزشگاهها و ورزشگاهها و سایر اماکن عمومی، هدف قرار نمیگیرند؛ بلکه املاک و اموال آنها هم به طور عمدی و علنی، غصب و غارت میشود و هر روز پشتونهای مسلح و کوچیهای مهاجم، ساکنان و مالکان بومی سرزمینهای حاصلخیز مناطق مرکزی را از غزنی تا ارزگان و بامیان و… میکشند، شکنجه میکنند، با طرح دعاوی دروغین به دادگاههای قومی طالبان میکشانند و بر آنان غرامتهای ناعادلانه و نامتناسب وضع میکنند تا مجبور شوند، کوچ کنند و سرزمینهای خود را به آنان واگذارند.
گزارش اخیر بخش حقوق بشر دفتر یوناما در کابل نیز تایید کرد که بخشی از این رویکرد با حمایت و همراهی مستقیم طالبان صورت میگیرد و این به معنای آن است که کشتار شیعیان هم میتواند یکی دیگر از قطعات این پازل جنایتکارانه باشد.
طالبان اگر راست میگویند و هنوز ادعای واهی استقرار امنیت و تامین عدالت را دارند هرچه سریعتر باید به کشتار هدفمند شیعیان و هزارهها پایان دهند و غاصبان قومی را از دستبرد به اموال و املاک مردم هزاره در مناطق مرکزی برحذر بدارند؛ در غیر آن، خودشان در متن و محور این اقدامات قرار میگیرند.