انفجار غرب کابل؛ داعش تنها یک نام است
پنهانکاری طالبان، نه تنها از مشروعیت آنان در نزد مردم میکاهد؛ بلکه در عین حال به این گمانه دیرینه دامن میزند که داعش تنها یک نام است و این مرجع دروغین برای سرپوش گذاشتن بر جنایتکاران واقعی، دستهای خونآلود پشت پرده و پروژههای مخوفی که در عقب کشتار هدفمند غیرنظامیان بیدفاع شیعه و هزاره در افغانستان جریان دارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
گروه تروریستی داعش مسئولیت انفجار موتر شهری در دشت برچی کابل را برعهده گرفت. در اعلامیه داعش که ساعاتی پس از انفجار شامگاه شنبه منتشر شد آمده است که «شیعیان» را هدف گرفته است.
دفتر نمایندگی سازمان ملل در کابل (یوناما) گفته است که انفجار دشت برچی کابل «دستکم ۲۵ کشته و زخمی از جامعه هزاره» برجا گذاشته است. یوناما خواستار پایان دادن به حملات به شهروندان و تامین بیشتر امنیت برای جامعه هزاره افغانستان شده است.
شامگاه شنبه انفجاری در یک موتر کاستر در محله «قلعه ناظر» در حوزه ششم کابل رخ داد که به گفته خالد زدران؛ سخنگوی پولیس طالبان در کابل، «براساس اطلاعات اولیه ۲ کشته و ۱۴ زخمی» برجا گذاشت.
در شبکههای اجتماعی، تصاویر دستکم ۳ جانباخته این رویداد منتشر شده و واکنشهایی نیز در میان کاربران شبکههای اجتماعی داشته است.
طالبان درباره نوع انفجار اظهار نظری نکردهاند؛ اما برخی منابع آن را ناشی از پرتاب نارنجک دانستهاند. اگر این روایت درست باشد، نشان میدهد که تروریستها به اندازهای بیلگام عمل میکنند که بیهیچ هراسی از دستگیر شدن، اقدام به حمله میکنند و با تحمیل کشتار بر مردم بیدفاع، خود جان به سلامت میبرند.
این عمیقا هولناک و نگرانکننده است؛ زیرا خبر از یک فروپاشی امنیتی یا بیمبالاتی عمدی، یا ضعف و ناتوانی غیرقابل بخشش دولت حاکم در قبال تامین امنیت منطقه مزدحم غرب کابل میدهد.
از سوی دیگر، تفاوتهای فاحش موجود در آمار ارائه شده از قربانیان از سوی طالبان و دفتر یوناما نیز شک و پرسشها در این باره را افزایش میدهد و به گمانهزنیهای جدی درباره عزم و اراده طالبان برای مهار کشتار هدفمند شیعیان و هزارهها دامن میزند.
مردم میپرسند که چرا طالبان حتی از انتشار آمار واقعی این کشتارها پرهیز میکنند؟
شاید یکی از اهداف طالبان این باشد که با مدیریت آمار، دشمن را ضعیف، خود را قوی و امنیت را مستحکم و خدشهناپذیر نشان دهند؛ اما از آنسو نباید فراموش کرد که چیزی از دید مردم پنهان نمیماند؛ حتی اگر یوناما هم تلاش طالبان برای مخفیکردن آمار واقعی را ناکام نگذارد.
بنابراین، پنهانکاری طالبان، نه تنها از مشروعیت آنان در نزد مردم میکاهد؛ بلکه در عین حال به این گمانه دیرینه دامن میزند که داعش تنها یک نام است و این مرجع دروغین برای سرپوش گذاشتن بر جنایتکاران واقعی، دستهای خونآلود پشت پرده و پروژههای مخوفی که در عقب کشتار هدفمند غیرنظامیان بیدفاع شیعه و هزاره در افغانستان جریان دارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
از آنسو نیز نباید فراموش کرد که طالبان همین دو روز پیش، ادعا کردند که داعش در افغانستان سرکوب شده و کل نیروهای این نیروی تروریستی به ۷۰ – ۸۰ نفر هم نمیرسد که همانها نیز در حال تعقیب و گریز هستند و دیر یا زود به دام نیروهای طالبان گرفتار و معدوم میشوند.
بنابراین، طالبان یا هر گروه دیگری که از نام داعش برای شیعهکشی و هراسافکنی در غرب کابل استفاده میکند باید پاسخ دهد که مردم، ادعاهای تبلیغاتی طالبان درباره «سرکوب» و «نابودی» داعش را باور کنند یا خونهای مظلومانی را که هر روز، خیابانها رنگین میکند؟
اگر طالبان از یکسو ادعا میکنند که داعش، ریشه و مرکزیتی در افغانستان ندارد، فاقد قدرت عملیاتی است و چند ده نیروی باقیمانده این گروه تروریستی در حال شکار شدن هستند، از سوی دیگر، باید خود مسئولیت کشتار شیعیان در خیابانهای پایتخت و سایر شهرها را بگیرند؛ زیرا داعش حتی در زمان جمهوریت هم یک آدرس دروغین، برساخته و بیریشه بود تا مسئولیت جنایتهای شنیع نسلکشی هزارهها و شیعیان را به عهده بگیرد و سردمداران امنیتی و استخباراتی پیشین و حامیان خارجی آنها را از مظان اتهام، تبرئه کند.
از جانب دیگر، طالبان نشان دادهاند که هیچ علاقهای به تغییر وضعیت امنیتی مناطق شیعهنشین ندارند. آنها با وجود اینکه چتر امنیتی و جاسوسی خود را بر این مناطق گسترش دادهاند، در مقابل عملیات تروریستی، همچنان منفعل و بیاراده اند و به طرحها و ابتکارات امنیتی نخبگان شیعه نیز اعتنا و توجه نمیکنند.
رهبران طالبان حتی از ابراز یک واکنش ساده یا صدور یک پیام تسلیت و محکومیت هم خودداری میکنند؛ رویکردی که مردم قربانی این کشتارهای بیرحمانه را بیشتر از پیش به این نتیجه میرساند که داعش تنها یک نام است و رویهای که در دوره جمهوریت، جریان داشت، اکنون از سوی طالبان هم مورد استفاده قرار میگیرد تا با استفاده از نام داعش، کشتار شیعیان و هزارهها ادامه پیدا کند.