نگاه راهبردی روسیه به چشمانداز صلح در افغانستان
با وجود پاسخ صریح و نسبتا تند طالبان به اظهارات چندی پیش سرگئی لاوروف، رییس دستگاه سیاست خارجی روسیه، موقف خود را تغییر نداده و همچنان خواستار تشکیل فراگیر است و فراگیری را صرفا قومی نمیداند؛ بلکه سیاسی و مذهبی نیز ارزیابی میکند و از طالبان میخواهد خود را برای ایجاد تغییر براساس این فکتها آماده کنند.
سرگئی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه اعلام کرده که مسکو طالبان را به دلیل نقض تعهدات این گروه در قبال حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و تشکیل حکومت فراگیر، به رسمیت نمیشناسد.
لاوروف گفت که حکومت طالبان «همه طالب» است و سایر گروههای قومی و مذهبی مانند هزارهها، تاجیکها و ازبکها را شامل نمیشود.
او افزود که در حکومت طالبان تنها مساله فراگیری قومی نیست؛ بلکه فراگیری سیاسی و مذهبی نیز باید اعمال شود.
وزیر خارجه روسیه گفت که موضع کنونی جبهات مقاومت ضد طالبان که به گفته او در شمال افغانستان فعالاند، نمایانگر آن نیست که مایل به گفتگو با این گروه باشند؛ اما در این زمینه باید تلاش شود. آقای لاوروف از کسانی در میان نیروهای ضد طالبان نفوذ دارند، خواست که آنها را به گفتگوی «صلحآمیز» تشویق کنند.
لاوروف از حامد کرزی و عبدالله عبدالله یاد کرد و گفت که آنها در کابل هستند و میخواهند به بازگرداندن کشور به مسیر اصلی کمک کنند.
مواضع تازه وزیر امور خارجه روسیه تقریبا بازتابدهنده، موضع چند روز پیش اوست که در آن، دولت طالبان را پشتونی و تمام طالبانی توصیف کرده و خواستار برقراری ارتباط میان طالبان و مخالفان آن گروه برای تشکیل دولت فراگیر شده بود.
تکرار این مواضع اما یکبار دیگر بر این واقعیت تاکید میکند که با وجود پاسخ صریح و نسبتا تند طالبان به اظهارات چندی پیش سرگئی لاوروف، رییس دستگاه سیاست خارجی روسیه، موقف خود را تغییر نداده و همچنان خواستار تشکیل فراگیر است و فراگیری را صرفا قومی نمیداند؛ بلکه سیاسی و مذهبی نیز ارزیابی میکند و از طالبان میخواهد خود را برای ایجاد تغییر براساس این فکتها آماده کنند.
تکرار این مواضع نشان میدهد که این سیاست اصولی و راهبردی روسیه در قبال افغانستان است و از نظر مسکو، در صورتی که این فرایند به نتیجه نرسد و طالبان، تغییر نکنند، هیچ چشمانداز قابل اطمینانی برای صلح وجود نخواهد داشت.
یکی دیگر از دلایل تاکید مکرر روسیه بر این موضعگیری، احتمالا پروژههای پنهانی امریکا و متحدان غربیاش برای به رسمیت شناختن دولت طالبان میباشد. امریکا و متحدانش، اخیرا در شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامهای را تصویب کردند که براساس آن، یک نماینده ویژه مجزا برای افغانستان، تعیین میشود. این قطعنامه با رأی ممتنع روسیه و چین روبهرو شد؛ چیزی که نشان میداد در پشت پرده، برنامههایی از سوی امریکا برای تحمیل طالبان بر مردم افغانستان و جهان جریان دارد و روسیه نمیخواهد این اتفاق با نادیدهگرفتن اکثریت مردم افغانستان و جریانهای قومی، سیاسی و مذهبی آن به سرانجام برسد.
سازمان ملل همچنین به زودی، دومین نشست نمایندگان ویژه کشورها در امور افغانستان را در دوحه قطر برگزار میکند که به گفته امریکا، هدف از آن، تسهیل تعامل با طالبان و عادیسازی روابط کابل با جهان میباشد.
این نشست هم در راستای قطعنامه مورد اشاره شورای امنیت درباره افغانستان صورت میگیرد که با مخالفت ضمنی روسیه و چین روبهرو شده بود.
موضوع دیگری که در سخنان اخیر لاوروف برجسته است، لزوم ارتباط و مذاکره طالبان با مخالفان مسلح این گروه است. روسیه نخستین کشوری است که به طور علنی بر لزوم مشارکت مؤثر مخالفان نظامی طالبان در هرگونه تحول سیاسی و صلحآمیز تاکید میکند؛ چیزی که امریکا به شدت مخالف آن است و به همین دلیل نیز تاکنون حتی در نشستهایی که از سوی سازمان ملل برگزار شده، از مخالفان سیاسی، قومی و مذهبی طالبان، دعوت به عمل نیامده است.
این موضع روسیه افزون بر اینکه نشانگر ارتباطات رو به گسترش مسکو با مخالفان طالبان میباشد، در عین حال، این واقعیت را نیز آشکار میکند که اگر امریکا بر تحمیل یکجانبه حکومت پشتونی و مذهبی طالبان بر مردم افغانستان، پافشاری کند، روسیه نیز مخالفان طالبان را برای درهمشکستن سیطره یکجانبه یک نیروی مورد حمایت غرب در افغانستان، فعال خواهد کرد.
با اینهمه، لاوروف بر لزوم اتخاذ رویکردهای صلحآمیز از سوی مخالفان مسلح طالبان هم تاکید کرده و از کرزی و عبدالله هم خواسته که روند تغییر سیاسی مبتنی بر مذاکره و صلح را از داخل کشور فراهم سازند و به طالبان هم توصیه کرده که کرزی و عبدالله و دیگر مخالفان را به بدنه نظام جذب کنند؛ رویکردی که احتمالا به معنای آن است که استفاده از قدرت سختافزاری برای ایجاد تغییر در افغانستان، فعلا در دستور کار مسکو نیست؛ اگرچه در صورتی که امریکا مصمم به اعطای مشروعیت یکجانبه به دولت پشتونی و مذهبی طالبان باشد، امکان فعال کردن مکانیزم ماشه از سوی مسکو، یعنی استفاده از قدرت نظامی جریانهای سیاسی، قومی و مذهبی ضد طالبان، بعید نخواهد بود.