نشست منطقهای کابل؛ به نام افغانستان، به کام طالبان؟
اگرچه نشست یادشده به نام افغانستان برگزار شد؛ اما طرفی که از آن کام گرفت و بهرهبرداری کرد، طالبان بود؛ زیرا نشست مذکور دستکم از دید رهبران طالبان، نوعی اعطای مشروعیت و کسب موفقیت به شمار میآمد.
نشست «ابتکار همکاری منطقهای افغانستان» با حضور وزیر خارجه طالبان و نمایندگان ویژه روسیه، چین، ایران، اندونزیا، چین، سفیر پاکستان و نمایندگانی از هند و چند کشور دیگر در مقر وزارت خارجه طالبان برگزار شد.
امیرخان متقی؛ وزیر خارجه طالبان در این نشست گفت افغانستان نوین منافع خویش را با منطقه در یک سازوکار دوربرد افتصادی تعریف میکند و افزود که «وابستگی منطقهای ایجاب گسترش کار مشترک را میکند».
او ابراز امیدواری کرد که کشورهای منطقه در نشست دوحه «واقعیتهای عینی» را به گوش جهانیان برسانند و اینکه نگاه منطقهای بر اساس محوریت اقتصادی «یکی ازپایههای اساسی سیاست» طالبان است.
متقی گفت همکاریهای منطقهای میتواند بر بررسی راههای تعامل و همکاری منطقهمحور براساس منافع مشترک و ایجاد روایت منطقهمحور برای تعامل مثبت و سازنده با طالبان برای مبارزه با تهدیدهای بالفعل و بالقوه در منطقه متمرکز باشد.
فرازهای یادشده از سخنرانی امیرخان متقی که در کمال شگفتی به زبان فارسی ایراد شد، نشان میدهد که محتوا، کلمات و جملات این سخنرانی به دقت انتخاب شده بود و نویسنده آن از حساسیتها، دغدغهها و نگرانیهای همسایگان و کشورهای منطقه درباره وضعیت جاری در افغانستان، به خوبی آگاه بوده است.
با این وجود، در نشست کابل، چیزی که برای طالبان، بیش از هر دستاورد دیگری اهمیت داشت، امتیاز میزبانی بود. این نخستین نشست مهم منطقهای بود که پس از تسلط طالبان بر افغانستان، در داخل کشور برگزار شد و طالبان به طور مستقیم، میزبانی آن را به عهده داشتند.
برای رژيمی که هنوز از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نمیشود و حتی مقامهای ارشد آن در نشستهای مهم منطقهای و بینالمللی، بدون پرچم یا با پرچم دوران جمهوریت، شرکت و سخنرانی میکنند، این یک دستاورد بزرگ و نمادین محسوب میشود که در مقر دستگاه سیاست خارجی خود، فرستادگان ویژه کشورهای بزرگی مانند روسیه، چین، ایران و سفرای کشورهایی مثل هند، پاکستان و… را زیر پرچم خودش، فراهم بیاورد.
از این منظر، به باور منتقدان، اگرچه نشست یادشده به نام افغانستان برگزار شد؛ اما طرفی که از آن کام گرفت و بهرهبرداری کرد، طالبان بود؛ زیرا نشست مذکور دستکم از دید رهبران طالبان، نوعی اعطای مشروعیت و کسب موفقیت به شمار میآمد.
از سوی دیگر، امیرخان متقی؛ وزیر خارجه طالبان نیز با استفاده از این فرصت، تلاش کرد کشورهای منطقه را به پذیرش «روایت منطقهمحور» مورد نظر طالبان، ترغیب کند؛ روایتی که مبنای آن نه مشروعیت سیاسی، تشکیل دولت فراگیر، مشارکت سایر اقوام افغانستان در ساختار قدرت، مبارزه مسئولانه با تروریزم و تامین حقوق واقعی بشر با پایان دادن به سرکوب اقلیتها، بازداشت و تحقیر زنان و دختران و سیاستهای قومگرایانه دیگر؛ بلکه «تعامل» و همکاری با طالبان در ازای تامین و تضمین منافع کشورهای منطقه است.
نشست «ابتکار همکاری منطقهای افغانستان» همچنین پیشاپیش نشست بزرگتری برگزار شد که قرار است از سوی سازمان ملل در دوحه قطر برگزار شود و در آن درباره چشمانداز آینده افغانستان و تعیین یک نماینده ویژه در این زمینه در شعاع قطعنامه اخیر شورای امنیت، بحث و تصمیمگیری شود.
طالبان و کشورهای شرکتکننده در نشست کابل اما به شدت مخالف آجندای نشست دوحه هستند و آن را برنامه قدرتهای غربی برای تحمیل هژمونی و سلطه خود بر سرنوشت افغانستان ارزیابی میکنند و مأموریت نماینده ویژه سازمان ملل را در حالی که دفتر یوناما در کابل فعال است، اضافی، غیرضروری و ایجاد یک مرجع موازی دیگر به منظور پیشبرد اهداف غربیها میدانند.
در نشست کابل هم امیرخان متقی بار دیگر، مخالفت خود را با تعیین یک نماینده ویژه دیگر از سوی سازمان ملل برای افغانستان، اعلام کرد؛ موضعی که پیش از این نیز از سوی وزارت خارجه طالبان، ابراز شده بود.
به این ترتیب، او سعی کرد در نشست کابل، کشورهای شرکتکننده را به حمایت از موضع طالبان تشویق کند تا نتیجه نشست دوحه را که طالبان نیز به آن دعوت شدهاند، بیاثر سازند.
در این میان اما آصف درانی؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان در نشست منطقهای کابل، شرکت نکرد و دلیل آن ابتلای او به بیماری عنوان شد و به جایش عبیدالله نظامانی؛ کاردار سفارت پاکستان در کابل حضور داشت.
کارشناسان اما میگویند که تصمیم آقای درانی احتمالا بیارتباط به تنشهای جاری میان طالبان و پاکستان بر فعالیتهای ضد امنیتی طالبان پاکستانی و دیگر گروههای تروریستی مورد حمایت طالبان، اخراج گسترده پناهجویان افغان، تنش در مرزها و انسداد گذرگاههای مرزی و گزارشها درباره انتقال جنگجویان داعش به افغانستان از سوی ارتش پاکستان نبود.
با همه اینها به نظر میرسد که طالبان بهره لازم را از نشست منطقهای کابل بردند و به آنچه در مرحله اول، انتظار داشتند، دست یافتند. در مقابل اما مردم و جریانهای سیاسی و قومی و مذهبی دیگر افغانستان، هیچ سهم و نقشی در این نشست نداشتند.