چرا کشته می‌شویم؟ بازتاب‌های اجتماعی انفجار ننگرهار

در ننگرهار جنازه‌های ما را پیرمردهای کمر شکسته به وسیله‌ کراچی‌ها و تکسی‌ها به شفاخانه‌ محلی منتقل می‌ساختند. من بیش‌تر از این نمی‌نویسم. درد گلویم را می‌فشارد؛ اما یک پرسش دارم: رنگ خون ما چه فرقی با دیگران دارد؟ شما به انسانیت توهین می‌کنید «رهبران منفور!»

______

بعد از ظهر روز جمعه، ۲۶ میزان، حمله خونینی در جریان نماز جمعه در ولسوالی هسکه‌مینه ولایت ننگرهار به وقوع پیوست. مقام‌های محلی این ولایت اعلام کردند که در نتیجه این انفجار ۶۲ نفر کشته و ۳۶ تن زخمی شده‌اند.blank

مقام‌های محلی ننگرهار گفته‌اند که سقف مسجد بر اثر انفجار فروریخته‌است. به گفته این مقامات، تمام کشته‌شدگان نمازگزارانی بودند که مشغول ادای نماز جمعه بودند. 

این انفجار واکنش‌های گسترده جهانی و داخلی را به همراه داشت. ارگ ریاست جمهوری، قصر سپیدار، سازمان عفو بین‌الملل،‌ اتحادیه اروپا، ناتو و سفارت‌های کشورهای خارجی این حمله را نکوهش کرده‌اند. 

این حمله در شبکه‌های اجتماعی نیز واکنش‌های گسترده‌ای را برانگیخت. شماری از کاربران از تداوم حملات و ناتوانی حکومت در تامین امنیت مردم انتقاد کردند. 

چرا کشته می‌شویم؟

شجاع‌حسین محسنی؛ استاد دانشگاه در صفحه فیسبوک‌اش نوشته‌است: «جدی‌ترین سؤالی که هر رویداد، کشتار و قتل ایجاد می‌کند این است که ما چرا کشته می‌شویم؟» این کاربر شبکه‌های اجتماعی نوشته‌است که دولت در برابر هیچ‌ خواسته‌ای در مقابل کشورهای دیگر مقاومت نکرده و همه کشورها برای دولت، یا هم‌پیمان، دوستان بین‌المللی، کشور «دوست و برادر» است یا متحد استراتژیک. 

آقای محسنی همچنین نوشته‌است که «لابد تروریسمی که ما آن را دشمن می‌دانیم سرمایه مشترک همین دوستان و متحدان و برادران بدعهد ما هستند که این بخت تاریک را برای ما نوشته‌اند و کمر به نابودی همه ما بسته‌اند.»

افراط‌گرایی مذهبی و قومی

علی موسوی؛ روزنامه‌نگار، تروریسم را پوششی ریاکارانه برای پنهان‌کردن پروژه از پای انداختن ملتی خوانده‌است که به تعبیر او، مرگ یکی، مصیبت دیگری نیست. 

او در صفحه‌ فیسبوک‌اش نوشته‌است: «راه پایان این ستم، عصیان و اعتراض آگاهانه است علیه همه آن‌هایی که تروریسم تبهکار را ابزار نابودی بی‌رحمانه مردمی در حال مرگ قرار داده‌اند.» 

این روزنامه‌نگار نوشته‌است، تا زمانی که ترور و ترویزم توجیه شود، مصایب هولناکی مانند هسکه‌مینه، اتفاق خواهد افتاد. «انفجار فاجعه‌بار هسکه‌مینه به همان میزان جنایتکارانه بود که انفجارها و کشتارهای مشابه در کابل و هلمند و غزنی و فاریاب و سایر جاها؛ دیروز، امروز و همیشه… پس دشمن، یکی است؛ ولی ما یکی نیستیم، و این همان کارت بَرنده و کارد بُرنده خصم خون‌‌آشام ماست.»

blank

محمد امین احمدی؛ استاد دانشگاه نیز نوشته‌است که افراط‌گرایی مذهبی و قومی ماهیت ضد انسانی داشته و سرانجام به رفتارهای ضد بشری می‌انجامد. 

به باور آقای احمدی «متعصبان دینی و مذهبی که آدمیان را بر اساس باورهای مذهبی خود به خوب و بد تقسیم می‌کنند و براساس آن کینه و نفرت خلق می‌کنند، باید از حادثه دردناک، غم و اندوه مردم در جلال‌آباد بیاموزند و دست از افراطیت و نفرت‌پراکنی از هرنوع آن بردارند. چرا نباید خداوند را بر مبنای حب و رحمت وی که فراگیر است نپرستیم. اگر این کار را نکنیم، همیشه یک روز طالبان و روز دیگر داعش و یا هر گروه خونریز دیگر از میان خانه‌های ما قد علم می‌کنند و ما را بیرحمانه نابود می‌کنند. کاش به پاس خون بی‌گناهان جلال‌آبادی یک تغییر و تحول اخلاقی فراگیر در کشور ما به وجود آید و در نتیجه آن افراطیت را در اشکال گوناگون آن نفی کنیم و قبول کنیم که گرفتار بیماری افراط‌گرایی مذهبی و قومی هستیم.»

رنگ خون ما چه فرقی با خون دیگران دارد؟

ملک ستیز؛ پژوهشگر روابط بین‌الملل نیز در صفحه فیس‌بوک‌اش نوشته‌است که پانزدهم مارچ سال جاری، هراس‌افگنی به مسجدی در شهر کریستیان چرچ حمله‌ور شد و ۵۱ نمازگزار را سلاخی کرد. خانم جاسیندآ آردرن؛ نخست‌وزیر زیلاند جدید جلسه اضطراری را در ۴۵ دقیقه پس از حادثه برپا کرد و حجاب بر سر آماده خطاب به ملت و جهان از طریق رسانه‌ها شد و با همه کابینه نزد قربانیان به مسجد رفت، گریه کرد تسلیت گفت و بازماندگان قربانیان را در آغوش گرفت. 

آقای ستیز نوشته‌است: بفرمایید امروز در ننگرهار ما ۷۰ انسان را سلاخی کردند. هر دو تروریست یک هدف داشتند؛ اما در ننگرهار جنازه‌های ما را پیرمردهای کمر شکسته به وسیله‌ کراچی‌ها و تکسی‌ها به شفاخانه‌ محلی منتقل می‌ساختند. من بیش‌تر از این نمی‌نویسم. درد گلویم را می‌فشارد؛ اما یک پرسش دارم: رنگ خون ما چه فرقی با دیگران دارد؟ شما به انسانیت توهین می‌کنید «رهبران منفور!»

کاربران دیگر نیز از ناتوانی حکومت و عدم تعهد متحدان افغانستان انتقاد کرده‌اند. شماری از آن‌ها نوشته‌اند که همه‌روزه خانواده‌ها عزادار می‌شوند، موجی از تقبیح‌ها و انتقادات در شبکه‌های اجتماعی به‌راه می‌افتد؛ اما فردای آن روز همه‌چز عادی می‌شود مثل این‌که هیچ اتفاقی نیفتاده باشد.

مطالب مرتبط