شی در برابر جو؛ نقشه جهان روی میز سانفرانسیسکو
برای چین، وضعیت جاری، بهترین فرصت برای ضربه زدن به امریکا به هدف تغییر در معادلات قدرت و مدیریت جهانی است و واشنگتن هم احتمالا با درک این مهم، به دیدار نه چندان دوستانه شی و جو، رضایت داده تا با اعطای امتیاز به چین، از مرگ زودهنگام امپراتوری خود در نتیجه بحرانهای فرساینده جاری، جلوگیری کند و فروپاشی هژمونی خود را به عقب بیاندازد.
قرار است جو بایدن و شی جین پینگ؛ رؤسای جمهوری امریکا و چین در حاشیه مجمع همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوسیه در سانفرانسیسکو دیدار کنند.
مقامهای امریکایی گفتهاند که درباره دیدار رییس جمهور دو کشور توافق صورت گرفته است.
پکن تاکنون در این مورد چیزی نگفته است.
نشست مجمع همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوسیه از ۱۵ تا ۱۷ نوامبر با حضور رهبران و نمایندگان ۲۱ کشور جهان در شهر سانفرانسیسکوی امریکا برگزار میشود.
این دومین بایدن و شی در سه سال گذشته خواهد بود.
امریکا و چین در سالهای اخیر روابط پرتنشی داشتهاند؛ اما اکنون دوطرف در تلاش هستند تا این روابط را به سمت ثبات سوق دهند.
پیش از دیدار احتمالی رؤسای جمهور دو کشور، چندین دیدار میان دیپلماتها و اعضای کابینه دو کشور در این اواخر صورت گرفته است.
هرگز انتظار نمیرود که این دیدار در شرایطی کاملا عادی، عاری از تنش و فوقالعاده دوستانه و حتی مبتنی بر احترام برگزار شود؛ زیرا شی و جو سالهاست که در مقابل همدیگر قرار دارند و نقش دو دشمن را بازی میکنند.
روابط دو ابرقدرت در تمامی حوزهها کاملا خصمانه و تنشآلود است. اقدامات تحریکآمیز امریکا در شبه جزیره تایوان و دریای چین جنوبی هم خشم پکن را برانگیخته و سران چین را به اتخاذ تدابیر بازدارنده و تمهیدات مقابلهجویانه علیه امریکا و متحدانش در منطقه، واداشتهاست.
اکنون دامنه تنش و تخاصم به هارتلند ملتهب دنیای امروز یعنی خاورمیانه بحرانزده کشیده شدهاست.
امریکا به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر قدرتی بتواند مانع از گسترش جنگ جاری در غزه به سایر مناطق خاورمیانه شود، همانا چین است؛ زیرا چین هم با اعراب، روابط راهبردی دارد و هم از نفوذی عمیق و قابل توجه بر ایران برخوردار است؛ کشوری که با حمایت آشکار از آنچه «محور مقاومت» در کشورهای عربی و خاورمیانه مینامد، آرامش و آسایش را بر نظامیان امریکایی در منطقه و رژيم نامشروع اسراییل، حرام کردهاست.
آنتونی بلینکن؛ وزیر امور خارجه امریکا که همچنان سرگرم یک مأموریت دشوار دیپلماتیک برای جلوگیری از گشایش جبهات تازه علیه اسراییل در خاورمیانه است، پیش از این به صراحت اعلام کرده بود که برای دستیابی به این هدف با جمهوری خلق چین از نزدیک کار خواهد کرد.
این نشان میدهد که واشنگتن، علیرغم حمایت و حتی مشارکت آشکار، بیدریغ و همهجانبه نظامی، سیاسی و مالی از رژیم اسراییل در جنگ جاری در غزه، نگران تحرکات احتمالی چین و روسیه و ایران و حتی ترکیه برای ضربهزدن به قدرت در حال افول خود در خاورمیانه است.
بنابراین، بخشی از تکاپوی واشنگتن برای مهار جنگ جاری و توقف آن در غزه، نه صرفا دفاع از بقای رژيم اسراییل؛ بلکه تلاشی مذبوحانه برای بقای قدرت و هژمونی امریکا در خاورمیانه است.
با این حال، چین تاکنون حاضر به محکومیت حملات مرگبار هفتم اکتوبر حماس بر اسراییل نشده و در مقابل، پیوسته از جنایتهای جاری اسراییل در غزه، انتقاد کردهاست.
این نشان میدهد که چینیها نسبت به موقعیت مرزی خود در تحولات سریع خاورمیانه، حساس و آگاه اند و آینده حضور خود در این منطقه و حتی احتمال تصرف موقعیت امریکا در خاورمیانه را منوط به نزدیکی به جنبشهای عربی ضد امریکایی و ضد اسراییلی، حمایت از آرمان فلسطین و ماندن در کنار دولتهای ثروتمند عربی میدانند.
مساله دیگر، وضعیت اوکراین و تایوان است. چین به خوبی از این واقعیت آگاه است که امریکا و شرکای اروپایی آن در حال حاضر، تمام تمرکزشان را بر خاورمیانه، دفاع از موجودیت اسراییل و به سرانجامرساندن جنگ غزه، متمرکز کردهاند. کاهش کمک نظامی غرب به اوکراین و تغییر معادلات میدانی جنگ به نفع ارتش روسیه، به وضوح نشان میدهد که امریکا دیگر از قدرت پیشین برخوردار نیست و نمیتواند همزمان در سه جبهه یعنی غزه، اوکراین و تایوان بجنگد. البته نشانههای این افول، سالها قبل نمایان شده بود؛ زمانی که امریکا از افغانستان خارج شد، تا بتواند جنگ اوکراین را شعلهور کند و دولت کییف را برای تضعیف روسیه، تغذیه نماید.
به این ترتیب، برای چین، وضعیت جاری، بهترین فرصت برای ضربه زدن به امریکا به هدف تغییر در معادلات قدرت و مدیریت جهانی است و واشنگتن هم احتمالا با درک این مهم، به دیدار نه چندان دوستانه شی و جو، رضایت داده تا با اعطای امتیاز به چین، از مرگ زودهنگام امپراتوری خود در نتیجه بحرانهای فرساینده جاری، جلوگیری کند و فروپاشی هژمونی خود را به عقب بیاندازد.
با توجه به این واقعیت، تمام نگاهها به تقابل شی و جو در سانفرانسیسکو است؛ جایی که احتمالا نقشه جهان روی میز دو رهبر قرار خواهد داشت تا درباره تقسیم و توزیع قدرت و نحوه مدیریت آن تصمیم بگیرند.