صدای صلح یا شیپور جنگ؟ انتخاب با طالبان است
هدف نشست اخیر مخالفان طالبان در مسکو، ارسال این پیام به طالبان و حامیان و متحدان آن در منطقه و جهان بود که میان صدای صلح و شیپور جنگ، یکی را برگزینند؛ زیرا وضعیت حاکم، بیش از این، قابل ادامه نیست؛ نه برای مردم و اقوام طردشده و در حاشیه افغانستان و نه برای قدرتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی.
نشست «افغانستان در میان گذشته و آینده» با میزبانی حزب «روسیه عادل» که ۲۰ درصد کرسیهای پارلمان روسیه را در اختیار دارد، روز پنجشنبه (۲ قوس) در مسکو برگزار شد.
احمد مسعود؛ رهبر «جبهه مقاومت ملی افغانستان» در این نشست گفت افغانستان در دو سال گذشته با تسلط طالبان در «یک سیاهچاله خفقانآور و یک بنبست تاریک» فرورفته است.
او با اشاره به «عدم فراگیر بودن» حکومت طالبان و قوانین سختگیرانه آن، گفت: «افغانستان امروز با یک نظام قرون وسطایی» اداره میشود و به «طالبستان» تبدیل شده است.
او گفت که طالبان «به هیچ تعهد به جز قرارداد خود با امریکا عمل نکردهاند.»
محمد محقق که به نمایندگی از «شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان» در این نشست شرکت کرده بود نیز در یک گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری افق، تاکید کرد که اگر طالبان از پذیرش گفتگو برای دستیابی به صلح، سر باززنند، آنان بازگشت به میدان جنگ را در فرصتی مساعد مد نظر قرار خواهند داد.
سایر سخنرانان نیز به تندی از طالبان انتقاد کردند و تحمیل آنها بر مردم افغانستان را فاجعهبار توصیف کرده و درباره پیامدهای ادامه این وضعیت، هشدار دادند.
به این ترتیب، هم نفس برگزاری نشست و هم فحوا و محتوای سخنرانیهایی که در آن ارائه شد، نشان میداد که مخالفان طالبان همچنان بر گفتگو برای دستیابی به راه حلی صلحآمیز تاکید میکنند و آن را کمهزینهتر و زودبازدهتر میدانند؛ اما نکته مهمتر این بود که اگر طالبان همچنان بر یکجانبهگرایی و جاهطلبی قومی و انحصار قدرت تاکید کنند، مخالفان آنها راهی جز بازگشت به جنگ ندارند.
البته بخشی از رهبران شرکتکننده در نشست مسکو در حال حاضر نیز با طالبان در حال جنگ قرار دارند. احمد مسعود، شاخصترین چهرهای بود که در این نشست دعوت شده بود. او رهبری جبههای را به عهده دارد که مدعی است با طالبان در جنگ است.
بنابراین، بازگشت به جنگ، صرفا یک تهدید نبود؛ بلکه رویکردی است که همین اکنون هم -اگرچه به طور بسیار محدود- به کار گرفته میشود.
با این حساب آیا طالبان همانند گذشته، پیام نشست اخیر مسکو را نادیده میگیرند و در محاسبات خود، هیچ امکان و زمینهای برای بازگشت مؤثر و خطرناک رهبران سیاسی، نظامی و قومی خود به جنگ میدانی و مستقیم قایل نیستند؟
البته در شرایط کنونی، چنین رویکردی بیش از سایر رویکردها از سوی طالبان، قابل انتظار است؛ اما نشست اخیر مسکو را نمیتوان با نشستهای مشابه دیگر که پس از تسلط طالبان برگزار شده، مقایسه کرد. این نشست، تفاوتهایی اساسی با موارد دیگر داشت که یکی از آنها برگزاری آن در مسکو پایتخت روسیه بود.
روسیه در افغانستان و کشورهای پیرامون آن، یک قدرت منحصر به فرد محسوب میشود و از توان تغییر معادلات میدانی در مقیاس عمیق و گسترده برخوردار است.
بنابراین، با وجود اینکه نشست رهبران ضد طالبان در مسکو به ابتکار و میزبانی یک حزب سیاسی مستقل، برگزار شده بود؛ اما بدیهی است که دولت روسیه هم به طور ضمنی، لزوم برگزاری آن را تایید کرده و پیامدهای آن برای وضعیت حاکم بر افغانستان را مورد ارزیابی قرار داده است.
با توجه به این برداشت و با در نظرداشت سخنانی که از سوی رهبران شرکتکننده در نشست یادشده به ویژه احمد مسعود و محمد محقق بیان شد، این واقعیت را نباید نادیده گرفت که هدف این نشست، ارسال این پیام به طالبان و حامیان و متحدان آن در منطقه و جهان بود که میان صدای صلح و شیپور جنگ، یکی را برگزینند؛ زیرا وضعیت حاکم، بیش از این، قابل ادامه نیست؛ نه برای مردم و اقوام طردشده و در حاشیه افغانستان و نه برای قدرتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی.
از این منظر، طالبان باید انتخاب کنند که آیا با اتکا به قدرت بادآورده و اعطایی امریکا و شرکای منطقهایشان آماده یک جنگ بزرگ دیگر اند و یا به صدای صلحخواهی و گفتگوهای سازنده و صلحآمیز برای رسیدن به ثبات پایدار و یک سیستم سیاسی فراگیر، عادلانه، کارآمد و مشارکتی، گوش میدهند و برای تقسیم قدرت و ایجاد تغییرات ساختاری سیاسی، به سوی مخالفان خود و اقوام دیگر، دست دراز میکنند.