حملات تازه؛ اتهام کلیشهای، پاسخ تکراری
تکرار و توالی رویدادهای خونین امنیتی و «تروریستی» در خاک پاکستان، نشان میدهد که اتهامزنیهای کلیشهای و پاسخهای تکراری مقامهای طالبان افغان، چیزی را تغییر نداده و بر رویکرد «تروریستها» برای انجام حملات مرگبارتر بر نیروهای امنیتی پاکستان، تاثیری نگذاشته است.
وزارت خارجه پاکستان با احضار کاردار طالبان در اسلام آباد نسبت به حمله بر نیروهای امنیتی پاکستان در منطقه دیره اسماعیلخان ایالت خیبرپختونخواه، به شدت اعتراض کرده است.
وزارت خارجه پاکستان به کاردار طالبان گفته که فورا خواستههای پاکستان را به حکومت طالبان، ابلاغ کند: «حمله دیروز (سه شنبه) را بررسی کنید و علیه عاملان آن اقدام قاطعانه انجام دهید و این حمله را در بالاترین سطح محکوم کنید. علیه همه گروههای تروریستی و رهبران آنها، عاملان حمله و رهبران موجود تحریک طالبان پاکستان در افغانستان اقدام عملی انجام دهید. آنها را به پاکستان تحویل دهید و از استفاده از خاک افغانستان برای تروریزم علیه پاکستان جلوگیری کنید.»
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان اما گفت: «اگر با ما معلومات شریک ساخته شود ما تحقیق میکنیم. محل حملات صدها کیلومتر از افغانستان دور است و ساحهای است که نیروهای امنیتی پاکستان در آنجا حاکم هستند. بر اساس معلومات استخباراتی این حمله باید قبل از وقوع خنثی میشد که متاسفانه نشده است. آنها باید متوجه امنیت خود بیشتر باشند. هر موضوع را ربط دادن به کشور دیگری راه حل نیست.»
سخنگوی طالبان حتی از «محکومیت» حمله مرگبار پاکستان که در آن ۲۴ مأمور و افسر نظامی کشته شدند، امتناع و صرفا «ابراز تاسف» کرد. این در حالی است که یکی از خواستههای پاکستان از طالبان، محکومیت این حمله در عالیترین سطح بود. پاسخ مجاهد به اتهامات و ادعاهای کلیشهای پاکستان نیز همان چیزی بود که انتظار میرفت و پیش از این هم بارها ابراز شده بود.
طالبان گفتند که حمله، کیلومترها دورتر از خاک افغانستان صورت گرفته و این پاکستانیها هستند که باید امنیت آنجا را تامین کنند.
منابع دیگر اما میگویند که حمله مورد اشاره از سوی یک عضو طالبان افغانستان و از اهالی ولایت هلمند صورت گرفتهاست؛ بنابراین، آنچه از سوی مقامهای پاکستانی علیه طالبان ابراز میشود، ریشه در پیوندهای پیچیده و مشترک موجود میان طالبان افغان، طالبان پاکستانی و یک گروه نوظهور دیگر به نام «تحریک جهاد پاکستان» دارد که در این اواخر، مسئولیت چند کشتار خونین در پاکستان را پذیرفته است.
کارشناسان امنیتی اما میگویند که تکرار و توالی رویدادهای خونین امنیتی و «تروریستی» در خاک پاکستان، نشان میدهد که اتهامزنیهای کلیشهای و پاسخهای تکراری مقامهای طالبان افغان، چیزی را تغییر نداده و بر رویکرد «تروریستها» برای انجام حملات مرگبارتر بر نیروهای امنیتی پاکستان، تاثیری نگذاشته است.
این میتواند بسیار خطرناک و نگرانکننده باشد؛ به ویژه برای پاکستان که علیرغم نفوذ و سلطه عمیق بر رهبران و فرماندهان طالبان افغان، تاکنون قادر به گسستن پیوندهای مستحکم آنها با «برادران جهادی»شان نشده است.
به باور ناظران، طالبان هم در مواجهه مستقیم با «برادران جهادی» خود با محدودیتهای سنگینی روبهرو هستند. آنها نمیتوانند با گروههایی بجنگند که در «بیعت» با ملا هبتالله قرار دارند و پیش از این، دوش به دوش طالبان افغان علیه دولت افغانستان و نیروهای خارجی جنگیده و قربانی دادهاند.
این تقابل میتواند بسیار پرهزینه و ویرانگر باشد و حتی ممکن است نوک پیکان حملات و مبارزات افراطگرایان را به سمت خود طالبان نشانه برود؛ به ویژه در شرایطی که گروههایی مانند داعش در کمین نشستهاند تا از سیاستها و رویکردهای اشتباهآمیز رهبران طالبان به منظور تقویت و توجیه روایت خود مبنی بر «مرتد» خواندن آنها و یارگیری از طالبان تندرو و تروریست برای مقابله با دولت طالبان، سود ببرند.
از جانب دیگر، پاکستان هم قادر نیست فراتر از لفاظیهای سیاسی و طرح اتهامات تکراری و کلیشهای، وارد تقابل سختافزاری با دولت طالبان شود، سرمایهگذاریهای چند ده ساله خود بر این گروه را نابود کند و آنها را در کنار گروههای «تروریستی» در حال جنگ با خودش قرار دهد.
به این ترتیب، در حالی که هر روز، سربازان، نظامیان، افسران و درجهداران پاکستانی بیشتری قربانی حملات «تروریستی» منسوب به متحدان طالبان افغان میشوند، تنشهای لفظی تکراری و بیفایده پاکستان و پاسخهای آماده طالبان به آن، بیشتر از پیش، اعتبار و کارآمدی این رویکرد را از میان میبرد و این امر، با وجود فشارهای فزایندهای که بر دستگاه امنیتی و قدرت سیاسی اسلامآباد و دولتهای ایالتی وارد میکند، برای گروههای ستیزهجوی پاکستانی هم یک حاشیه امنیت به وجود آورده تا پس از هر حمله تازه، به حمله بعدی فکر کنند و جهادگران جدیدی را برای انجام عملیات جدید آماده سازند.