پتکه پنجشیری؛ اشرافیت سیاسی، ادبیات قومی
تولد اشرافیت سیاسی و شکلگیری ادبیات قومی، از پیامدهای مهم جهاد و سیطره جهادگران بر سیاست و قدرت در افغانستان بود؛ جهادی که یکی از اهداف اولیه آن، مبارزه با اشراف سیاسی بود! این آثار جهادیگری امروز به اندازهای ژرف و فراگیر است که به آسانی میتوان «احزاب و رهبران جهادی» را با «احزاب و رهبران قومی» جایگزین کرد.
از این منظر، محمدیونس قانونی پیش از آنکه یک فعال سیاسی به معنای ملی و افغانستانشمول کلمه باشد، یک کنشگر حزبی و قومی برخاسته از دامن جهادی است که به ظهور و بروز این طیف و طبقه انجامیده است. به بیان دیگر، او نماینده بارز اشرافیت سیاسی و ادبیات قومیای است که در بستر «جهادیگری» رشد کرده و شکوفا شده و اکنون به یک طبقه سیاسی- اجتماعی با شناسهها و شاخصههای ویژه آن بدل شده است.
آقای قانونی اخیرا محاصره خانه جنرال دینمحمد جرأت؛ فرمانده پنجشیری از سوی پولیس را یک حرکت ناجوانمردانه توصیف کرده و گفته است: آیا پنجشیری را با پتکه ترسانده میتوانید؟
آقای قانونی که به خانه جنرال جرأت رفته بود، با انتقاد از رفتارهای قبلی حکومت در برکناری محمد محقق، نبی فراهی و روشن، اتفاق اخیر در حوالی خانه جنرال جرأت را سوء استفاده از صلاحیت دولتی و رشوۀ کمپاینی آقای غنی خوانده و افزوده است: «تمام مردم افغانستان نور چشم من هستند، از هلمند و قندهار تا بدخشان، از فاریاب تا نورستان؛ اما با معذرت باید بگویم که آیا پنجشیری را با پتکه ترسانده میتوانید؟ امکان ندارد. جنرال جرأت به قول وطنی ما از زیر بته نیست.»
صرف نظر از اینکه اقدام وزارت امور داخله برای خلع سلاح جنرال جرأت، به چه هدفی صورت گرفته است، این نکته که آقای قانونی، بر هویت «پنجشیری» آقای جرأت تأکید میکند و اقدام دولت علیه او را «پتکه»ای توصیف میکند که قادر نیست یک «پنجشیری» را بترساند، خود نشان میدهد که «پنجشیری» صرفا یک نسبت ساده نیست که گروهی از ساکنان کشور را به یک ولایت، پیوند میدهد و در کنار هلمندی، قندهاری و بدخشانی، یک مفهوم شهروندی فراگیر را در ذهن محمدیونس قانونی، تداعی میکند. آقای قانونی علیرغم تأکید بر اینکه تمام مردم افغانستان؛ از هلمند و قندهار تا بدخشان، نور چشم او هستند، اذعان میکند که «پنجشیری» یک طبقه متفاوت و منحصر به فرد است که بر دیگران برتری دارد. «پنجشیری» از نگاه آقای قانونی، نه هلمندی است، نه قندهاری و نه بدخشانی؛ پنجشیری، پنجشیری است؛ طیفی که اقدام به خلع سلاح یک فرمانده آن از سوی دولت «پتکه» محسوب میشود که نمیتواند او را بترساند.
آقای قانونی در حمایت بیچون و چرا و متعصبانهاش از جنرال جرأت، یکبار دیگر به ادبیات قومی ویژه دوران «جهاد» متوسل میشود تا به دولت اعلام کند که علیه یک «اشرافیت سیاسی» اعلام جنگ کرده؛ اما امکان ندارد بتواند آن را بترساند.
نکته دیگر، در این زمینه، پارادوکس ظریف و معناداری است که میان نام آقای «قانونی» و نگاه او به «قانون» شکل میگیرد. او اگرچه «قانونی» است؛ اما با استفاده از ادبیات قومی ویژه یک «جهادگر» برتریجو و متعصب، «پنجشیری» را فراتر از قانون میداند و تلاش برای اعمال قانون بر او را به مثابه «پتکه»ای بیارزش و فاقد اثر میانگارد.
این بیان آقای قانونی نشان میدهد که افغانستان و مردم آن، از هلمند و قندهار تا بدخشان و پنجشیر، چه راه دراز و دشوار و ناهمواری تا رسیدن به حاکمیت قانون و برابری در پیشگاه آن، در پیش دارند.
جهادگران، پنجشیریها، طالبان و تکنوکراتهای مورد حمایت غرب، همه خود را فراتر از قانون میدانند یا در خوشبینانهترین حالت، قانون را برای دیگران میخواهند؛ مثلا از منظر آنان، اگر اتوریته تمیم وردک در قلب پایتخت، از سوی پولیس وزارت داخله، درهمشکسته شود، حرکتی قابل تمجید و تحسین است؛ اما اگر همین اتفاق برای یک فرمانده پرقدرت پنجشیری بیافتد، حتی کسی مانند محمدیونس قانونی هم با استفاده از وقیحترین ادبیات، به دفاع از اشرافیت سیاسی پنجشیری میآید و اعمال قانون را «ناجوانمردانه»، «سوء استفاده از صلاحیت دولتی»، «رشوه کمپاینی» و «پتکه» میداند.
این برخورد دوگانه و ریاکارانه با قانون و قدرت و صلاحیت پولیس برای برچیدن جزیرههای قدرت در متن پایتخت، حکایت از دورویی و دروغ سیاستمدارانی دارد که بیجهت، تظاهر به قانونمداری میکنند.
اشاره آقای قانونی به «رشوه کمپاینی» محاصره خانه جنرال جرأت توسط پولیس، احتمالا به حضور امرالله صالح؛ دیگر کنشگر سیاسی و امنیتی اهل پنجشیر در تیم انتخاباتی اشرفغنی است که چندصباحی نیز سرپرست وزارت امور داخله شد و برخورد با فرماندهان فراقانونی مسلح را او آغاز کرد. آقای صالح در پی محاصره خانه آقای جرأت، بدون اشاره به این رویداد، گفته است: «…مردم افغانستان از اوباش و نظمگریز نفرت دارند و باجگیرها را تعلق به قومدادن جفا به داعیه برحق آزادی و مقاوت ضد تروریزم و داعیه عدالت است. باجگیر، قانونگریز، جرمپیشه و اوباش قوم ندارد تنها منافع دارد.”
بنابراین، با توجه به مواضع امرالله صالح و یونس قانونی، باید دید که در مصاف دو «پنجشیری» کدامیک پیروز میشوند و سرانجام چه کسی از «پتکه» میترسد یا نمیترسد.