روز ملی نیروهای امنیتی؛ آینده پرابهام قهرمانان گمنام
حدودا پنج سال پیش، نهم حوت از سوی اشرفغنی؛ رییس جمهوری به عنوان «روز ملی نیروهای امنیتی» نامگذاری شد. ارگ در آن زمان دلیل این امر را اعلام استقلال افغانستان از سوی امانالله خان در نهم حوت و این که گفتهبود «تا آزادی افغانستان را نگرفتیم مبارزه میکنیم» عنوان کرد و به خانوادههای نیروهای امنیتی تعهد سپرد که به آنها توجه میشود.
از روز ملی نیروهای امنیتی در حالی تجلیل به عمل میآید که این نیروها در سالهای پسین و بهطور مشخص از سال ۲۰۱۴ تاکنون هزاران کشته و زخمی دادهاند.
رییس جمهوری، باری در آغاز سال جاری گفت که از ۲۰۱۴ تاکنون ۴۵ هزار نیروی امنیتی افغان کشته شدهاند؛ اما فعالان مدنی و آگاهان سیاسی و نظامی رقم تلفات این نیروها را بیشتر از چیزی میدانند که آقای غنی گفتهاست.
با این حال، چندی قبل واشنگتنپست با نشر اسناد محرمانه جنگ افغانستان، تلفات نیروهای امنیتی کشور در ۱۸ سال پسین را بیشتر از طالبان خواند. این رسانه به نقل از وزارت دفاع امریکا و چند مؤسسه و نهاد دولتی و غیر دولتی گفت: جنگ افغانستان از سال ۲۰۰۱ تاکنون بیش از ۱۷۵ هزار کشته برجا گذاشته و از این میان، سهم اصلی به نیروهای پولیس و امنیتی افغان میرسد که طی ۱۸ سال گذشته ۶۲ هزار و ۱۲۴ نفر را از دست دادهاند.
تشویق و انگیزهبخشی
پس از سال ۱۳۹۵ همهساله از روز نهم حوت از سوی حکومت، فعالان مدنی، نهادهای حامی، اقشار مختلف کشور و… به عنوان روز ملی نیروهای امنیتی، تجلیل میشود و همه با اعلام حمایت و هدیهکردن گل به نیروهای امنیتی، به آنان روحیه مبارزه و ایستادگی میبخشند.
با این حال، برخی از آگاهان امور نظامی پایینبودن روحیه ملی، نبود تعهد و عشق به وظیفه و همچنین عدم توجه به سربازان و خانواده قربانیان این نیروها از سوی حکومت را از دلایل ضعف و میزان بیش از حد تلفات آنان میدانند.
عبدالواحد طاقت؛ آگاه امور نظامی به خبرگزاری افق میگوید: پس از سقوط حاکمیت نجیبالله نیروهای امنیتی ما واژگون شد، سیستم بههم خورد و روحیه نیروهای امنیتی شکسته شد. انگیزه آن زمان در نیروهای امنیتی کنونی وجود ندارد؛ اما دوباره تلاش جریان دارد که به آنها انگیزه داده شود و در صورت خروج نیروهای خارجی از کشور، آنها بتوانند از کشور دفاع کنند.
جاوید کوهستانی؛ دیگر آگاه نظامی نیز معتقد است که هنوز یک نگاه مثبت به نیروهای امنیتی وجود ندارد و گاهی از آنها استفاده ابزاری و سیاسی صورت گرفته و میگیرد. باید هر کاری بهخاطر تشویق و انگیزهدهی به آنها از داخل ساختار صورت بگیرد.
سیستم جلب و جذب نامناسب
با آنکه سیستم جلب و جذب نیروهای امنیتی به خصوص ارتش در اکثر کشورهای شرقی، اجباری است و این سیستم در گذشتههای دور در افغانستان نیز وجود داشتهاست؛ اما در قانون اساسی فعلی کشور سپریکردن دوره عسکری اجباری نیست.
آگاهان نظامی موجودیت سیستم داوطلبی و نبود مکلفیت عسکری را از جمله علتهای پایینبودن روحیه نیروهای امنیتی عنوان میکنند. به گفته جاوید کوهستانی، جذب ارتش و نیروهای امنیتی اکثر کشورهای شرقی اجباری بوده و هست که نتیجهبخش است و یک نوع عشق به وطن را نهادینه میسازد.
به گفته او، وقتی کسی حاضر میشود که دو سال عمر جوانیاش را به عنوان مکلفیت و وجیبه صرف دفاع از وطن کند، معیار وطندوستی را در یک کشور بالا میبرد و بقای نظام را تضمین میکند. از نظر اقتصادی نیز بسیار مهم است و هزینه دفاعی پایین میآید که میشود بخشی از آن را برای تجهیزات مدرن به مصرف رساند.
به عقیده این کارشناس نظامی، وضع ارتش امروزی با ۳۰ سال پیش یا دورههای آخر داکتر نجیب بسیار متفاوت است و سیستم جوابگوی شرایط نیست.
داوطلب نیستند
عبدالواحد طاقت اما اعتقاد دارد که نیروهای امنیتی فعلا بیشتر داوطلب نیستند که با عشق به وطن بر ضد مخالفین مبارزه کنند، بیشتر به خاطر امتیاز میپیوندند و از همین لحاظ روحیه وجود ندارد. انگشتشمار کسانی هستند که از گذشته در نظام باقی ماندهاند و وفادار و متعهد اند.
به باور او، برگرداندن نیروهای امنیتی در حضور نیروهای خارجی به یک روحیه ملی و میهنپرستی، کاری دشوار است؛ چون آنها فکر میکنند که به مقاصد نامشخص یا به نفع استخبارات کشورهای منطقه استفاده میشوند.
جاوید کوهستانی هم باورمند است که نیروهای امنیتی فعلی اکثرا برای گرفتن معاش به نظام میپیوندند و میکوشند زنده بمانند. کسانی که به خاطر معاش و به گونه یک نوع ماموریت وارد صفوف نیروهای امنیتی میشوند، بیشتر برای حفظ جانشان میکوشند تا حفظ وطن، آزادی و حاکمیت ملی.
چشمانداز آینده نیروهای مسلح
اکنون که هفته کاهش خشونت در حال اجراییشدن است و قرار است با امضای توافقنامه صلح و آغاز گفتگوی بینالافغانی، طالبان وارد سیاست و شاید هم نظام شوند، ناظران نگران آغاز جنگهای داخلی و افزایش میزان تلفات نیروهای امنیتی اند و بر آمادهسازی قبلی اذهان نیروهای امنیتی تأکید میکنند.
به گفته عبدالواحد طاقت، باید از قبل اذهان سربازان برای پذیرش طالبان آماده میشد؛ چون مشکلاتی وجود دارد و ممکن است در صورت پیوستن گروه طالبان به نظام و سیاست، جنگهای داخلی آغاز و میزان تلفات نیروهای امنیتی بالا برود.
به عقیده او شاید رهبران دوطرف باهم کنار بیایند؛ اما نیروهای جنگیشان نه.
دیدگاه آقای کوهستانی هم این است که نباید به هیچ عنوان در گفتگوهای صلح و مسایل دیگر نیروهای امنیتی خدشهدار شوند.
این در حالی است که عباس استانکزی؛ از مذاکرهکنندگان ارشد طالبان، باری گفتهبود که پس از توافق صلح، اردوی ملی، منحل خواهد شد. او بعدا حرفاش را پس گرفت؛ اما بدون اشاره به نیروهای امنیتی کنونی، تأکید کرد که حکومت، بدون اردو کامل نیست.