نقد اجندای طالبان در مذاکرات صلح – ۳
به تازگی مجموعهای از گزینهها به عنوان طرح پیشنهادی طالبان برای اجندای مذاکرات، منتشر شدهاست که البته هنوز به طور رسمی از سوی طالبان یا هیأت دولت، تأیید نشده و گفته میشود که طالبان آن را به طور «شفاهی» به طرف دولت، ارائه کردهاند.صرف نظر از اینکه آنچه منتشر شده، نظر نهایی رهبران طالبان است یا نه، به نظر میرسد که چینش گزینهها، موضوعات پیشنهادی و اولویتهای راهبردی مطرحشده در این طرح، درست همان چیزی است که طالبان در نظر دارند.
طرح مورد بحث، شامل ۲۳ مورد است که به ترتیب اولویت و اهمیت، ارائه شدهاست. در ادامه قسمتهای پیشین، در سومین بخش، چند مورد پیشنهادی دیگر طالبان برای مذاکرات را مورد نقد و ارزیابی قرار میدهیم:
۹. استقلال و تمامیت ارضی افغانستان: این بسیار مهم است که طالبان هم دغدغه استقلال و تمامیت ارضی افغانستان را دارند؛ گروهی که از ابتدای شکلگیری تاکنون متهم به وابستگی به پاکستان است و دشمنان و منتقدانش از آن به عنوان «مزدور جنگی» و «پیادهنظام فوج پاکستان» یاد میکنند.
منابع امنیتی دولت افغانستان بارها ادعا کردهاند که برخی از بزرگترین جنگهای طالبان علیه دولت را جنرالهای پاکستان، هدایت میکردهاند، طراحی خونینترین حملات منسوب به طالبان و شبکه حقانی در پاکستان، صورت گرفته و عوامل انتحاری وابسته به آن گروه نیز در بسیاری از موارد، از پاکستان به افغانستان، اعزام شدهاند.
افزون بر این، گفته میشود که هزاران جنگجوی پاکستانی هم در کنار طالبان در افغانستان میجنگند و بارها کسانی به دست نیروهای دولتی افتادهاند که شهروندی پاکستان را داشتهاند؛ ضمن آنکه در حال حاضر نیز سران، رهبران و فرماندهان طالبان در پاکستان مستقر هستند و گفته میشود که دهها هزار جنگجوی آن گروه در مدارس مذهبی و اردوگاههای نظامی پاکستان، آموزش دیدهاند.
در کنار اینها در زمان سلطه رژیم طالبان بر افغانستان، گفته میشد که جنگندههای ارتش پاکستان برای حمایت از آن گروه، مواضع نیروهای «مقاومت» و مجاهدین سابق را بمباران میکردند، مزارع و تاکستانهای شمال افغانستان را به آتش میکشاندند و به انتقال جنگجویان و زخمیهای طالبان کمک میکردند.
با این حال، استقلال و تمامیت ارضی افغانستان برای طالبان یک معنای مضیق دارد و آن حضور نیروهای خارجی به رهبری امریکا در کشور است. از نظر آن گروه، این مأموریت، «اشغالگرانه» است و دولت مستقر در کابل، یک «اداره دستنشانده» محسوب میشود. بنابراین، طرح بحث استقلال و تمامیت ارضی از این منظر برای طالبان اهمیت دارد، نه لزوما مداخلات سلطهجویانه پاکستان به صورت پیدا و پنهان.
۱۰. اتحاد و وحدت ملی افغانستان: وحدت ملی هم از آن مباحثی است که طرح آن به عنوان دهمین پیشنهاد گروه طالبان برای مذاکره، جالب توجه است. این گروه در زمان سلطه خود، یک اداره سیاسی تکقومی را شکل داده بود که در آن، اقوام غیر پشتون، هیچ نوع نقش و سهمی نداشتند.
با این حال، انتظار میرود که طرح این مساله در جریان مذاکرات، بتواند دیدگاههای پیشین آن گروه درباره وحدت ملی و مشارکت سایر اقوام و مذاهب در قدرت سیاسی را تعدیل کند و زمینهساز ظهور نسخهای بروزشده از طالبان شود.
۱۱. متعهد ماندن به منافع ملی: تعهد به منافع ملی، موضوعی نیست که در میان مذاکرهکنندگان، کسی مخالف آن باشد. این در حالی است که مذاکره درباره مسایل مورد مناقشه صورت میگیرد تا اختلافهای دوطرف درباره آن موضوع، حل شود یا کاهش یابد. با این وصف، طرفی که باید تعهد و وفاداری خود به منافع ملی را اثبات کند، طالبان است؛ زیرا این مهم است که تعریف منافع ملی از نظر طالبان چیست و تضاد و تعارض منافع ملی با سیاستهای کشورهای دیگر – مثلا پاکستان- از دید آن گروه، چگونه باید حل شود.
۱۲. ارزشهای ملی: ارزشهای ملی یک مفهوم مبهم، سیال و تفسیرپذیر است و به نظر میرسد که طالبان این مفهوم را بر بنیاد خوانش سختگیرانه و تنگاندیشانه ایدئولوژی خود تعریف و تفسیر میکنند تا آنچه مردم افغانستان در نظر دارند. بنابراین مذاکره در این باره، ضروری است؛ اگرچه پیشبینی نمیشود که به نتیجهای محصل بیانجامد و پیامدی عملی داشته باشد.
۱۳. تعلیم: آموزش و تعلیم از مسایل بسیار بحثبرانگیز در نگاه طالبان است. در زمان سلطه رژیم امارت، طالبان آموزش دختران را ممنوع کردهبودند و مکاتب و دانشگاهها هم به شدت بر پایه افکار تندروانه و ایدئولوژی تحکمآمیز آن گروه، کنترل میشد. شرط اول تدریس در دانشگاههای دولتی و مراکز تحصیلات عالی نیز وفاداری به اصول و عقاید طالبان و پرهیز از هرگونه رویکرد سیاسی دگراندیشانه و متفاوت با ایدئولوژی حاکم و گفتمان مسلط بود تا میزان دانش و سواد و تخصص و تحصیل آکادمیک و اعتبار علمی و دانشگاهی.
با این حساب، بحث درباره تعلیم و تحصیل در مذاکرات صلح به ویژه برای طرفداران حقوق زن در افغانستان، اهمیت حیاتی دارد و به احتمال زیاد، این مورد، موجب بحثهای پردامنهای میان طالبان و هیات دولت افغانستان شود؛ اگرچه برخی مذاکرهکنندگان طالبان پیشتر گفتهاند که از نظر آن گروه، تحصیل دختران در چارچوب «احکام اسلام» منعی ندارد و در این باره، دستورالعملهای جنجالبرانگیزی را نیز در برخی ولایات، صادر کردهاند.
ادامه دارد…