زلزله در کابینه؛ اشرف‌غنی برای جنگ آماده می‌شود؟

ولسوالی‌ها یکی پس از دیگری سقوط می‌کند. سرعت، شماره و گستره‌ سقوط‌‌ها روز به روز افزایش می‌یابد و در این میان، هیچ مسئول و درجه‌دار امنیتی در پایتخت، حاضر نیست درباره این وضعیت بحرانی و هولناک، توضیح دهد. در چنین شرایطی وقوع یک زلزله در کابینه، شاید بزر‌گ‌ترین نیاز امروز افغانستان بود.
زلزله‌ای که سرانجام رخ داد و طی آن، بسم‌الله محمدی به‌عنوان سرپرست وزارت دفاع ملی و عبدالستار میرزکوال به‌عنوان سرپرست جدید وزارت داخله به‌گونه رسمی معرفی و آغاز به کار کردند. همزمان ولی‌محمد احمدزی به حیث رییس ستاد ارتش، تعیین شده‌است.blankبسم‌الله محمدی به جای اسدالله خالد، عبدالستار میرزکوال به‌جای حیات‌الله و ولی‌محمد احمدزی به جای یاسین ضیا تعیین شده‌اند.

اشرف‌غنی؛ رییس جمهوری روز شنبه، ۲۹ جوزا در مراسم معرفی این افراد گفت که هدف تغییرات در سکتور امنیتی، ایجاد یک تیم واحد برای دفاع از کشور است.

او گفت که بسم‌الله محمدی در شرایط حاضر مناسبت‌ترین گزینه برای وزارت دفاع است و از وی خواست که از اعتبار خود برای تغییر وضعیت استفاده کند. آقای محمدی پیش از این هم در سمت وزارت‌های دفاع و داخله کار کرده‌است.

تغییرات در وزارت‌های داخله و دفاع در حالی رخ می‌دهد که جنگ در کشور تشدید شده و طالبان مدعی هستند که بیش از ۴۰ ولسوالی را تصرف کرده‌اند.

بنابراین آیا این تغییرات به معنای آن است که اشرف‌غنی، خطر سقوط واقعی را درک کرده‌؟ آیا زنگ خطر برای ارگ هم به صدا درآمده؟ آیا رییس جمهوری مجبور شده برای تغییر وضعیت، بار دیگر به همان کسانی متوسل شود که پیش از این، عمیقا از آنان نفرت داشت؟ آیا هیچ راهی جز احیای دوباره مجاهدین و جبهه مقاومت شمال برای مهار طالبان نمانده‌است؟

پاسخ هریک از این پرسش‌ها مثبت باشد یا منفی، تغییرات تازه‌ در عالی‌ترین سطوح کابینه امنیتی اشرف‌غنی نشان می‌دهد که صلح تعلیق و تعطیل شده و جنگ، اولویت اصلی است.

آقای غنی این پیام صریح طالبان را اکنون به وضوح دریافته که تنها دو راه در پیش دارد؛ یا دامنه سقوط به سرعت به سمت پایتخت، گسترش می‌یابد و آینده دولت او را هدف قرار می‌دهد و یا او مجبور است با ایجاد یک جبهه قدرتمند ضد طالبان، تمام‌ حرف‌های خود را در میدان جنگ بزند و با آن گروه به همان زبانی گفتگو کند که خود برگزیده‌است: زبان جنگ و تفنگ، زبان آتش و خون، زبان مبارزه و نبرد…

رییس جمهوری در مراسم معرفی این افراد گفت که هدف تغییرات در سکتور امنیتی، ایجاد یک تیم واحد برای دفاع از کشور است.

او به طور ویژه گفت که بسم‌الله محمدی در شرایط حاضر مناسبت‌ترین گزینه برای وزارت دفاع است و از وی خواست که از اعتبار خود برای تغییر وضعیت استفاده کند.

به نظر نمی‌رسد جای هیچ تحلیل و تفسیری باقی مانده باشد. رییس جمهوری این بار مجبور شده‌است پا روی باورهای خود بگذارد، از برخی منافع و اولویت‌ها دست بردارد و از چهره‌ای برای مهار طالبان استفاده کند که در شرایط عادی شاید هیچ‌گاه نمی‌توانست در دولت اشرف‌غنی، وزیر دفاع شود.

بسم‌الله محمدی هم مجاهد است، هم عضو ائتلاف شمال است، هم از نظر قومی با قبیله آقای غنی فرق دارد و هم مثل او نمی‌اندیشد و شاید بسیاری از رویکردها و سیاست‌هایش در زمینه حاکمیت و امنیت و توزیع قدرت و عدالت و قومیت و… را برنمی‌تابد.
با این‌حال -همان‌گونه که خود آقای غنی هم گفته‌است- که او «در شرایط حاضر» مناسب‌ترین گزینه برای وزارت دفاع است. این «شرایط حاضر» اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا شرایط حاضر با همه شرایطی که پیش از این وجود داشته فرق دارد. این‌بار نه سیاست‌های سازش‌کارانه کرزی در قبال ائتلاف قدرتمند شمال، نه تقسیم قومی قدرت میان غنی و عبدالله و نه هیچ ملاحظه‌ دیگری سبب انتصاب بسم‌الله محمدی به عنوان سرپرست وزارت دفاع شده‌؛ بلکه این «شرایط حاضر» است که غنی را مجبور به اتخاذ این تصمیم سخت کرده‌است؛ شاید بر بنیاد همان قاعده قدیمیِ دشمن دشمن ما، دوست ماست!

به هر حال، پیش‌بینی ‌می‌شود با حضور این چهره‌های تازه به ویژه بسم‌الله محمدی، مسیر جنگ تغییر کند. دست‌کم «واگذاری»های پرسش‌برانگیز ولسوالی‌ها به طالبان، متوقف شود، جنگ در شمال، سرنوشت تازه‌‌ای پیدا کند، نیروهای جدیدی به کمک قوای مستاصل دولتی بیایند و دوطرف برای تحمیل قدرت خود بر دیگری وارد یک کارزار خونین و مرگبار شوند.

مطالب مرتبط