گفتگوهای قطر، کارزار طالبان برای کسب مشروعیت
اینکه قطر بار دیگر به محور تعامل دیپلماتیک میان طالبان و جهان تبدیل شده نیز اتفاقی نیست. سران دوحه تمایل دارند تا زمینههای دستیابی طالبان به مشروعیت جهانی و نیز دسترسی سازمانها و کشورهای جهانی به طالبان را تسهیل کند. این پس از صلح میان امریکا و طالبان، مأموریت بعدی شیوخ حاکم بر دوحه است.
همزمان با برگزاری نشست سهجانبه طالبان و هیاتهای اتحادیه اروپا و قطر، یک مقام قطری گفتهاست که به رسمیتشناختن دولت طالبان از سوی جامعه جهانی در اولویت نیست.
مطلق القحطانی؛ نماینده ویژه وزیر خارجه قطر، در یک انجمن امنیتی در دوحه گفت که کمکهای بشردوستانه، آموزش دختران و عبور امن شهروندان خارجی از افغانستان در اولویت قرار دارد.
نبیلا مسرالی؛ سخنگوی اتحادیه اروپا هم گفتهاست که «هدف مذاکرات، طرح چالشهایی نظیر آزادی رفتوآمد برای کسانی که میخواهند از افغانستان خارج شوند، دسترسی به کمکهای بشردوستانه و حقوق زنان است».
خانم مسرالی تاکید کرده که گفتگوها در سطح فنی و غیررسمی بوده و بههیچ وجه به معنای شناسایی طالبان از سوی اتحادیه اروپا نیست.
پیشتر مذاکرات مشابه میان هیات طالبان به سرپرستی امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه طالبان و هیاتهای امریکا و… نیز در قطر برگزار شدهاست.
سفر مهم امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه طالبان و هیأت همراه او به دوحه؛ پایتخت قطر را میتوان نخستین کارزار سیاسی طالبان به منظور کسب مشروعیت بینالمللی نامید.
اینکه قطر بار دیگر به محور تعامل دیپلماتیک میان طالبان و جهان تبدیل شده نیز اتفاقی نیست. سران دوحه تمایل دارند تا زمینههای دستیابی طالبان به مشروعیت جهانی و نیز دسترسی سازمانها و کشورهای جهانی به طالبان را تسهیل کند. این پس از صلح میان امریکا و طالبان، مأموریت بعدی شیوخ حاکم بر دوحه است.
البته بدیهی است که قطر به عنوان میانجی نیز در صدد برجستهکردن نقش خود در معادلات استراتژیک منطقهای و بینالمللی است و از سوی دیگر، روی افغانستان آینده سرمایهگذاری میکند تا به مثابه بازیگر نقش اول در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در برابر رقبای سنتی از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی در این ماراتن راهبردی پیشتاز باشد.
با این حال برای طالبان این اهمیت زیادی دارد که قطر همچنان به نقش خود به عنوان میانجی میان آن گروه و جامعه بینالمللی به درستی عمل میکند و تلاش دارد تا مشروعیت سیاسی جهانی برای حکومت نوبنیاد طالبان در کابل را فراهم سازد.
به همین دلیل اکنون دیپلماتهای طالبان در دوحه حضور دارند تا در نشستهای فشرده با فرستادگان، هیأتها و نمایندگان کشورها و اتحادیههای جهانی، هدف اصلی دولت «امارات اسلامی» در کابل یعنی کسب مشروعیت بینالمللی را دنبال کنند.
طالبان از جهات گوناگون به این مشروعیت نیاز دارند. آنها در حالی که در عرصه نظامی برای دستیابی به قدرت پیروز شدهاند، امریکا و متحدانش را در جنگ افغانستان شکست دادهاند و جریانهای ضد طالبانی داخلی را نیز مهار و سرکوب کردهاند برای استحکام و استقرار حاکمیت سیاسی پایدارشان تنها یک چیز کم دارند: شناسایی بینالمللی.
با این وجود، طالبان میدانند که دستیابی به این هدف آسان نیست؛ زیرا قدرتهای جهانی منافع متعارضی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان دارند و ممکن است حاکمیت بلامنازع آن گروه بدون حضور و مشارکت معنیدار اقلیتها، اقوام، جریانهای سیاسی و زنان در ساختار قدرت، اهداف و منافع برخی کشورهای قدرتمند جهان را به خطر بیاندازد و با اصول ارزشی آنها منافات داشتهباشد.
اگرچه در این میان، قدرتهایی نیز هستند که به مسایل مورد اشاره اهمیتی نمیدهند و در سایه حمایت از دولت طالبان اهداف راهبردی دیگری را در نظر دارند.
با همه این احوال اما طالبان نمیتوانند بدون کسب مشروعیت بینالمللی و جلب شناسایی سیاسی قدرتهای مؤثر در معادلات جهانی از جمله ایالات متحده امریکا نسبت به چشمانداز سیاسی حکومت جدید خود خوشبین و امیدوار باشند.
آنها و حامیانشان از جمله دولت قطر در عین حال میدانند که پس از فروپاشی دولت پیشین و قطع کمکهای اقتصادی جهان به افغانستان، خطر بحران اقتصادی و فاجعه انسانی حکومت جدید طالبان را به چالش کشیده و در شرایطی که منابع مالی و ذخایر ارزی بانک مرکزی افغانستان در امریکا منجمد شده، اگر طالبان به منابع مالی کافی برای مواجهه با بحران بالقوه اقتصادی و فاجعه انسانی قریبالوقوع در آستانه فصل سرما دست نیابند چه بسا حکومت نوبنیاد آنها در کابل بسیار سریعتر از آنچه تصور میشد با چالشهای نوپدیدی روبهرو شود که آینده سیاسی آن را به خطر بیاندازد.
با این وصف و علیرغم آنکه بربنیاد هشدارهای مکرر سازمانهای بینالمللی درباره فقر فراگیر، بیکاری گسترده و خطر بروز فاجعه انسانی در آستانه فصل زمستان در افغانستان، اولویت اصلی طالبان دستیابی به مشروعیت و کسب شناسایی از سوی قدرتهای جهانی است و گفتگوهای جاری در دوحه نیز دستکم از منظر طالبان بر همین هدف متمرکز میباشد.
در جانب مقابل اما تاکنون همه طرفهایی که با طالبان مذاکره کردهاند – از جمله امریکا و اتحادیه اروپا- به صراحت اعلام داشتهاند که این گفتگوها لزوما به معنی شناسایی دولت طالبان در کابل نیست و پیششرطهای جهان برای این هدف همچنان پابرجا میباشد.
به این ترتیب، بسیار بعید است که در این دور از گفتگوها امیرخان متقی و هیأت همراه بتوانند به انزوای جهانی دولت طالبان پایان دهند و موفق به تحقق اهداف تعیینشده در سفر به دوحه شوند. با این وجود نمیتوان نادیده گرفت کارزار بزرگ طالبان برای کسب مشروعیت جهانی آغاز شده و انتظار میرود که گفتگوهای جاری در دوحه همچنان در آینده ادامه پیدا کند تا در نهایت، راه برای تعامل و همکاری مستقیم جهان و طالبان هموار شود.