طالبان علیه طالبان؛ وضعیت جاری و دورنمای آینده

طی چند روز اخیر ولایت فاریاب در شمال افغانستان بار دیگر شاهد اعتراضات گسترده ضد حکومتی است؛ اعتراضاتی در گذشته نیز سابقه داشته و با انگیزه‌های قوی صورت گرفته‌است. این بار هم معترضان می‌گویند مخدوم عالم؛ فرمانده ازبک‌تبار طالبان تنها به دلیل تعلق قومی‌اش از سوی دولت کنونی بازداشت شده و به کابل انتقال یافته‌است.blankاگرچه در ابتدا گفته می‌شد که صرفاً طالبان ازبک‌تبار به این تصمیم اعتراض کرده‌اند و معترضان عمدتاً مسلح هستند؛ اما به نظر می‌رسد که دامنه اعتراضات گسترش یافته و مردم فاریاب نیز که عمدتاً از قومیت ازبک هستند به معترضان پیوسته و علیه طالبان دست به شورش و اعتراض زده‌اند.

این رویداد، یادآور اعتراضات گسترده ازبک‌ها در ۱۱ ولایت کشور پس از دستگیری خونین نظام‌الدین قیصاری؛ از فرماندهان ضد طالبان در دوران حاکمیت اشرف‌غنی است؛ اعتراضاتی که در نهایت به تبعید خودخواسته عبدالرشید دوستم پایان داد و حکومت پیشین را به تسلیم در برابر اراده معترضان وادار کرد.

با وجود درک این وضعیت، آنچه اکنون در فاریاب جریان دارد به طور کامل با گذشته فرق می‌کند؛ زیرا دولت طالبان نه تعهدی به حقوق بشر و قانون دارد و نه در دغدغه دموکراسی. حتی یکی از سخنگویان طالبان پیش‌تر گفته‌بود که آنچه در فاریاب جریان دارد بخشی از میراث دموکراسی است.

کارشناسان می‌گویند که شورش طالبان علیه طالبان اما هرگز نشانه خوبی برای این گروه محسوب نمی‌شود آن‌هم در ابتدای حاکمیت‌شان که نیازمند انسجام و اقتدار هستند.

به باور آن‌ها در صورتی که رهبران طالبان نتوانند بحران فاریاب را به درستی مدیریت کنند، به خواسته‌های معترضان به طور مسئولانه رسیدگی کنند و مهم‌تر از همه این‌که به قومیت‌های غیرپشتون در ترکیب آن گروه اطمینان دهند که طالبان یک جنبش صرفا پشتونوالی نیست؛ بلکه متعلق به همه اقوام و اقلیت‌های افغانستان است، کار برای آن گروه دشوارتر خواهد شد.

بنابراین، اعتراضات جاری در فاریاب یک آزمون مهم برای طالبان به حساب می‌آید؛ آزمونی که حکومت آن‌ها را به چالش کشیده و سیاست‌های قومی و انحصارگرایانه‌شان را زیر سؤال برده‌است.

این صرفاً به سرنوشت یک فرمانده طالب بستگی ندارد. مخدوم عالم کسی است که در پیروزی‌های طالبان در شمال افغانستان نقشی برازنده ایفا کرده. او به عنوان یک طالب ازبک‌تبار سهمی اساسی و محوری در پذیرش جنبش طالبان در یک جامعه غیرپشتون در شمال افغانستان داشت. هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند که شمال افغانستان زیستگاه سنتی پشتون‌ها به حساب نمی‌آید؛ بنابراین طالبان که اکثریت اعضای آن را پشتون‌ها تشکیل می‌دهند برای پیروزی در شمال با چالش‌های دشواری روبه‌رو بودند؛ بنابراین عناصری مانند مخدوم عالم، خدمات فراوانی برای تحقق این هدف طالبان انجام داده‌اند؛ خدماتی که اکنون از نظر معترضان هوادار او از سوی سران پشتون طالبان نادیده گرفته می‌شود و او صرفاً به دلیل آن‌که ازبک است در بازداشت به سر می‌برد و ممکن است به طور کامل از صفوف طالبان حذف شود.

اما حتی اگر مخدوم عالم آزاد شود، دوباره به سمت نظامی‌اش بازگردد و به مثابه یک عنصر مؤثر در مدیریت محلی فاریاب و حتی شمال به نفع طالبان نقش ایفا کند به نظر نمی‌رسد که اعتراضات جاری فاریاب برای همیشه مهار شود؛ زیرا این یک زخم کهنه و چرکین است که ناشی از محرومیت تاریخی اقوام غیرپشتون از جمله ازبک‌ها می‌باشد.

در این میان، سابقه طالبان در برخورد با دیگر اقوام افغانستان نیز بر حجم بحران جاری در فاریاب می‌افزاید و بدون شک تصور بدبینانه نسبت به رویکردهای انحصارگرایانه قومی سران آن گروه را تشدید و تقویت خواهد کرد. این در حالی است که گفته می‌شود حتی طالبان پشتون‌تبار نیز به دلیل رقابت‌های قبیله‌ای و خصومت‌های سنتی قبایل پشتون در درون خود دچار اختلاف و چالش هستند و این امر به وضوح در ساختار جدید قدرت با توجه به سهم و نقش تعیین‌کننده غلجایی‌ها و حاشیه‌نشینی درانی‌ها در دستگاه‌های تصمیم‌ساز کاملا مشهود است.

بنابراین اگر رهبران طالبان پیام پنهان اعتراضات در فاریاب را به درستی درنیابند و خود را برای ایجاد اصلاحات گسترده اساسی و بنیادین در سراسر افغانستان به ویژه مناطق غیرپشتون‌نشین آماده نکنند امکان دارد شورش‌های مشابه به بهانه‌های گوناگون در سایر نقاط کشور نیز تکرار شود و به این ترتیب چشم‌انداز حکومت جدید با چالش‌هایی سخت و ویرانگر و براندازنده‌ای روبه‌رو گردد.

مطالب مرتبط