قطبی‌گری در عالی‌ترین سطح؛ جنگ شرق و غرب از غزه تا اوکراین

برآیند نشست سانفرانسیسکو بسیار ناامیدکننده بود؛ زیرا این نشست هم مانند جلسات شورای امنیت سازمان ملل و دیگر همایش‌های بین‌المللی، نتوانست گامی در مسیر تنش‌زدایی و نزدیک‌تر کردن جهان ملتهب ما به صلح و آشتی و آرامش بردارد.

رهبران سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا–پاسیفیک (اپک) در پایان اجلاسی در سانفرانسیسکو موفق نشدند که درباره بیانیه پایانی درباره جنگ‌های غزه و اوکراین به یک موضع مشترک برسند.

بیانیه پایانی تا حد زیادی از سیاست اجتناب کرد و تنها خاطرنشان ساخت که رهبران در مورد درگیری در غزه تبادل نظر کردند.

در این بیانیه همچنین اشاره شد که «اکثر» اعضای اپک «تجاوز» روسیه به اوکراین را محکوم کردند.

با این حال، اندونزیا، مالزیا و برونئی با اکثریت مسلمان با صدور بیانیه‌ای جداگانه خواستار آتش‌بس فوری در غزه شدند.

بیانیه پایانی تعهد این سازمان به یک سیستم تجارت مبتنی بر قوانین تحت حمایت سازمان تجارت جهانی را بیان کرد.

این نشست پیش‌تر تحت تاثیر دیدار مهم شی جین پینگ و جو بایدن؛ رهبران دو ابرقدرت چین و امریکا قرار گرفته بود که پیش از برگزاری آن انجام شد.

با وجود این‌که نشست یادشده تحت‌الشعاع دیدار رهبران دو قدرت برتر قرار داشت؛ اما با توجه به شدت بحران‌های ویرانگر و خونباری که جریان دارد، هرگونه گردهمایی رهبران جهان، از سوی جامعه بشری مورد توجه قرار می‌گیرد و انتظارها برای دست‌یابی به یک اجماع جهانی برای مدیریت بحران، کاهش تنش و تقویت صلح بالا می‌رود.

با این‌همه، برآیند نشست سانفرانسیسکو بسیار ناامیدکننده بود؛ زیرا این نشست هم مانند جلسات شورای امنیت سازمان ملل و دیگر همایش‌های بین‌المللی، نتوانست گامی در مسیر تنش‌زدایی و نزدیک‌تر کردن جهان ملتهب ما به صلح و آشتی و آرامش بردارد.

بیانیه پایانی نشست سران سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا – پاسیفیک (اپک) یک بیانیه خنثی، بی‌اثر و فاقد تصمیمی عملی و تضمینی کاربردی برای تغییر وضعیت جاری در روی زمین بود. این نشان داد که شکاف‌ میان قدرت‌های بزرگ در خصوص بحران‌ها و مسایل عظیم جهان امروز، تا چه اندازه عمیق و غیرقابل ترمیم است و این‌که بازیگران اصلی این بحران‌ها همچنان مایل اند برای حفظ یا تحقق منافع مشروع و غیرمشروع خود، زایش و افزایش قدرت خویش و تضعیف رقبا و دشمنان‌شان، همچنان بر آتش تنش بدمند، بحران‌ها را گسترش دهند، جنگ و جنایت و خون‌ریزی و خشونت را ادامه دهند و دنیای ما را به نقطه‌ای غیرقابل بازگشت از بی‌ثباتی و بحران برسانند.

این نه تنها ناامیدکننده است؛ بلکه در عین حال، بسیار هولناک است؛ زیرا از یک چشم‌انداز تاریک درباره آینده جهان، خبر می‌دهد و امیدها را برای رهایی از بحران‌هایی که امروز دامن بشر را گرفته به پایین‌ترین درجه کم می‌کند.

با این‌همه، هیچ‌کس به جز سران و رهبران اقتدارگرا و جاه‌طلبی که امروز در رأس کانون‌های تصمیم‌گیری قرار دارند و امور جهان را مدیریت می‌کنند، مسئول این فجایع و پیامدهای بعدی آن نیستند.

در اوکراین، امریکا، اروپا و ناتو با تزریق دیوانه‌وار پول و سلاح، یک دولت بی‌ریشه را به اندازه‌‌ای به جنگ تحریک کردند که هزینه‌های سرسام‌آور این جنگ ویرانگر، تا ده‌ها سال دیگر برای مردم اوکراین استمرار خواهد داشت. این در حالی است که جنگ نه تنها کاهش نیافته؛ بلکه با انسداد تمامی مسیرهای منتهی به صلح، تنها چشم‌انداز قابل مشاهده، ادامه نبرد است.

غربی‌ها با تحریک دولت کی‌یف که از سوی یک شومن تلویزیونی رهبری می‌شود، این کشور زیبا و امن را به باتلاق مرگبار تباهی و نابودی هدایت کردند تا قدرت و هژمونی ناتو بر اروپای شرقی و مناطق نفوذ روسیه را تضمین کنند. اوکراین در واقع، قربانی اهداف امپریالیستی ناتو شد و روسیه نیز در این میان، هیچ راهی جز ورود به جنگ مستقیم برای مهار ناتو و جلوگیری از توسعه آن به سمت شرق نداشت.

غرب‌ در عین حال، به کی‌یف اجازه نداد تا مسیرهای معقول و منطقی و منفعت‌محور برای دست‌یابی به صلح را طی کند و از گسترش جنگ بپرهیزد. آن‌ها همچنین اوکراین را به انجام ضد حمله‌های تحریک‌آمیز علیه روسیه و حتی در داخل خاک این ابرقدرت، ترغیب کردند؛ کاری که خشم مسکو را دوچندان کرد و سران کرملین به این نتیجه رسیدند که اگر کار اوکراین را تمام نکنند، کی‌یف همین حالا یک تهدید مستقیم علیه امنیت ملی و حاکمیت و موجودیت روسیه محسوب می‌شود.

اینک اما با آغاز جنگ غزه و گسیل منابع امریکا و غرب به سمت اسراییل برای نسل‌کشی در فلسطین، اوکراین به حال خود رها شده، ضد حمله‌هایش شکست خورده، تلفات سهمگین نیروهای اوکراینی روز به روز بیش‌تر می‌شود و روسیه در مسیر پیروزی نهایی قرار دارد.

در غزه هم یک فاجعه مشابه، جریان دارد: نسل‌کشی، جنایت جنگی، کوچ اجباری، غصب و غارت و اشغال و تجاوز و کودک‌کشی بی‌هیچ ترسی از تعهدات بین‌المللی. این‌همه با تایید و حمایت و حتی مشارکت مستقیم غرب به ویژه امریکا و قدرت‌های اروپایی صورت می‌گیرد و یک رژيم آپارتاید، فاشیست و غیرمسئول، با حمایت حداکثری غرب بی‌پروا خون‌ می‌ریزد و آدم می‌کشد.

در چنین شرایطی، شکست‌های پیاپی اجلاس بین‌المللی درباره آینده جهان، چشم‌انداز صلح و آشتی و آرامش را بیش از هر زمان دیگری از میان می‌برد و جامعه بشری را در معرض فجایع آخرالزمانی ناشی از اقتدارگرایی و جاه‌طلبی ابرقدرت‌های طماع و توسعه‌طلب قرار می‌دهد.

مطالب مرتبط