افغانستان، امریکا و مبارزه با داعش
امریکا و طالبان سرانجام به یک توافق صلح دست خواهند یافت. اختلافات جزئی، مشکلات فنی و انتخابات ریاست جمهوری، ممکن است این اتفاق را با تأخیر رو به رو کند؛ اما بدون تردید، هرگز مانع تحقق نهایی آن نخواهد شد؛ اما نکته ناامیدکننده این است که «توافق صلح» امریکا و طالبان هرگز به معنای استقرار صلح واقعی در افغانستان نیست. این در نهایت یک توافق طرفینی است که به جنگ بیهوده، بدون برنده، طولانی و فرساینده امریکا در افغانستان پایان میدهد و بار سنگین هزینههای اقتصادی آن را از دوش مالیاتدهندگان امریکایی برمیدارد.
برای دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری تجارتپیشه امریکا که کرسی ریاست جمهوری مقتدرترین کشور جهان را نیز مانند کسب و کار اقتصادیاش مدیریت میکند، دو امر مهم، اولویت اصلی محسوب میشود: پایاندادن به هزینههای سرسامآور اقتصادی یک جنگ بیبرنده، و عمل به یکی دیگر از وعدههای انتخاباتیاش در آستانه انتخابات سرنوشتساز ۲۰۲۰ امریکا.
با اینهمه، چرا نباید امیدوار بود که صلح امریکا و طالبان به صلح در افغانستان نیز منجر خواهد شد؟
پاسخهای زیادی برای این پرسش وجود دارد؛ اما مهمترین آن، حضور داعش در افغانستان است.
داعش بهعنوان یک نیروی تروریستی جهنمی و نوپدید در زمان سلطه کامل امریکا بر افغانستان، از شرق کشور برخاست؛ جایی که بهدلیل مرزهای مشترک طولانی با پاکستان و زمینههای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی ویژه، بستری مساعد برای رشد و شکوفایی نسخههای پیشرفته ترور و وحشت است.
امریکا بهعنوان کشوری که رییس جمهوری آن بارها ادعا کرده که میتواند ظرف یک هفته در افغانستان پیروز شود، بیتردید میتوانست طی چندروز، بساط داعش را بهطور کامل در افغانستان برچیند. هنوزهم نظامیان امریکایی این توانایی را دارند؛ اما بنا به هر دلیلی نهتنها این اتفاق نمیافتد؛ بلکه در سایه صلح با طالبان، داعش به نفوذ زیرزمینی خود در افغانستان، ادامه میدهد و روز به روز قدرتمندتر میشود.
برای نمایش قدرت داعش در افغانستان، شاید نزدیک به ذهنترین رویداد، فاجعه مرگبار شنبهشب این هفته در یک مراسم عروسی در غرب کابل باشد؛ رویدادی که ۸۰ کشته و نزدیک به ۲۰۰ زخمی برجا گذاشت و داعش مسؤولیت آن را برعهده گرفت.
بسیاری از منابع امنیتی و کارشناسان و ناظران مستقل، درباره دخالت داعش در آن رویداد، ابراز تردید کردند؛ اما دستکم بهلحاظ رسمی، فعلا این رویداد بر گردن داعش افتادهاست. این امر، یکبار دیگر ما را به یک پرسش دیرینه، رهنمون میشود؛ اینکه گزینههای افغانستان برای مبارزه با داعش چیست؟
پاسخ به این پرسش، آسان نیست؛ زیرا وضعیت در افغانستان، بسیار پیچیده و خطرناک است.
امریکا که بهشدت سرگرم صلح با طالبان است از هماکنون مأموریت «مبارزه با تروریزم» خود را واگذاشته و با تروریستها به صلحی نانوشته و غیر رسمی زودهنگام رسیدهاست. بنابراین، هیچکس –نه دولت و نیروهای امنیتی و نه مردم افغانستان- از امریکا و همپیمانانش انتظار ندارد که در پاسخ به حمله مرگبار اخیر در کابل، لانههای امن داعش را در شرق و شمال افغانستان، آماج قرار دهد و انتقام سخت و کوبندهای از آن گروه بگیرد.
در این میان، دولت افغانستان هم به دلایل زیادی نخواست یا نتوانست در قبال فاجعه کابل، واکنشی مناسب و بایسته نشان دهد. اشرفغنی فردای فاجعه در میان زرق و برق خیرهکننده و تشریفات بیسابقه، روز «استقلال» افغانستان را در نزدیکی محل وقوع رویداد در حاشیه جنوب غربی کابل، جشن گرفت. اگرچه او در سخنرانیاش در آن مراسم، خواستار بسیج ملی علیه داعش شد و وعده داد که انتقام قطره قطره خون مردم را خواهد گرفت؛ اما این شعارها تا زمانی که جامه عمل نپوشیده، قابل باور نیست و در حد شعار باقی خواهد ماند.
در پی آن، شورای امنیت ملی در موضعی خنثی و با ادبیات خبری، داعش را مسؤول دهها حمله مرگبار علیه غیر نظامیان معرفی کرد و مبارزه با آن را نیازمند اجماع منطقهای و بینالمللی دانست.
سؤال این است که اگر راه حل تنها ایجاد چنین اجماعی است، پس چرا دولت و شورای امنیت برای تشکیل آن، هیچ اقدامی نمیکند. کشورهایی مانند روسیه و دیگر قدرتهای همپیمان آن آماده همکاریهای گسترده و همهجانبه با دولت افغانستان برای سرکوب داعش هستند. اگر امریکا بهدلیل صلح یا هر توجیه و بهانه دیگر نمیخواهد یا نمیتواند وارد جنگی مستقیم با داعش شود، کابل باید مستقلانه برای نجات مردم از این بلای جهنمی در حال قدرتمندشدن، آستین بالا بزند. این یک اولویت امنیت ملی است و لزوما نباید واشنگتن و بروکسل درباره آن تصمیم بگیرند.
همزمان با فاجعه مخوف و مرگباری که داعش در کابل آفرید اشرفغنی و دولت او، سرگرم یکی از اغراقآمیزترین تجلیلها از سالگرد استقلال دولت امانی از استعمار پیر انگلیس در ۱۰۰ سال پیش از امروز بودند؛ اما واقعیت این است که حمله داعش و استیصال و انفعال دولت غنی در قبال آن، مفهوم «استقلال» بهمعنای متعارف کلمه را نیز سؤال برد. افغانستان اگر بهراستی مستقل است برای انهدام داعش، منتظر فرمان واشنگتن نماند و همه گزینههای موجود و ممکن را برای مهار این خطر رو به توسعه روی دست بگیرد. در آنصورت هم میتوانیم انتقام خون شهدای ترور را بگیریم و هم استقلال را با غرور و افتخار، جشن بگیریم.