جنگ اطلاعاتی امریکا و روسیه، افغانستان را به کدامسو میبرد؟
طی دو هفته اخیر یک جنگ اطلاعاتی مهیب میان این روسیه و امریکا به مثابه دو قطب اصلی قدرت بینالمللی، در زمین افغانستان درگرفتهاست؛ جنگی که با سکوت مصلحتآمیز کابل، گویی هرگز رخ نداده؛ اما اینگونه نیست. جنگ هست و پیامدهای هولناک آن برای امنیت و ثبات افغانستان نیز اجتنابناپذیر خواهد بود.کابل در موقعیتی نیست که یکی از جوانب این جنگ را بگیرد و با طرفداری از یک جانب، در برابر طرف دیگر، موضع خصمانه یا انتقادی اتخاذ کند. این سیاست در حال حاضر، کاملا خردمندانه محسوب میشود و شاید مبتنی بر مقتضیات ناگزیر منافع ملی باشد؛ اما در بلندمدت، مانع از تحمیل هزینههای ویرانگر یک جنگ اطلاعاتی مخرب میان دو قطب اصلی قدرت بر افغانستان نخواهد شد؛ جنگی که با طرح اتهامهای تازه و تکاندهنده روسیه علیه امریکا در سه روز گذشته، وارد مرحله جدیدی شده و ظاهرا قرار نیست به زودی فروکش کند.
ضمیر کابلوف؛ فرستاده ویژه روسیه در امور افغانستان، به آژانس خبری ایترتاس گفتهاست که برخی از اعضای سازمان استخباراتی امریکا در افغانستان در قاچاق مواد مخدر دست دارند.
آقای کابلوف گفتهاست شماری از اعضای سازمان استخباراتی امریکا (سیا) که روسیه را متهم به توطئه با گروه طالبان میسازند، به قاچاق مواد مخدر از افغانستان اشتغال دارند.
او گفتهاست که هواپیماهای امریکایی از فرودگاههای قندهار و بگرام به هر مقصدی از جمله آلمان تا رومانیا بدون نظارت پرواز میکنند.
آقای کابلوف گفتهاست که شما اگر از هر شهروند کابل بپرسید آنها آمادهاند که در این مورد حرف بزنند.
پیشتر روزنامه نیویارکتایمز ادعا کردهبود که افسران یکی از ادارات ستاد ارتش روسیه، به طالبان در گذشته وعده دادهبود که در برابر هر نظامی امریکایی که در افغانستان بکشند، به آنان پاداش نقدی داده خواهد شد.
روسیه این ادعا را رد کرده و دونالد ترامپ نیز آن را خبر «جعلی» خواندهاست. طالبان هم این گزارشها را رد کردهاست.
مطالب مرتبط:
- روسیه و کشتار سربازان امریکایی؛ اتهام بد، در زمان بد
- روسیه و امریکا؛ بازگشت دوباره به «جنگ سرد»
- جایگاه صلح افغانستان در نبرد روسیه و امریکا
- آیا روسیه در امور داخلی افغانستان دخالت میکند؟
- تقابل امریکا و روسیه در افغانستان
بدیهی بود که مسکو در برابر اتهامات سنگین مطرحشده در روزنامه نیویارکتایمز، سکوت نخواهد کرد؛ زیرا سکوت در آن زمینه به معنای پذیرش اتهامهای وارده بود؛ چیزی که روسیه هرگز حاضر به آن نیست؛ اما نشانهرفتن انگشت اتهام به سوی سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) و متهمکردن آن به قاچاق سازمانیافته مواد مخدر تولیدی در افغانستان، تنها به نیت دفع اتهام با اتهام صورت نمیگیرد؛ بلکه نشان میدهد که روسیه، مایل نیست از نبردی که توسط امریکاییها کلید خورده، پا پس بکشد و عقبنشینی کند.
مواد مخدر افغانستان، داستانی پیچیده و چندلایه دارد که شاید هرگز آنگونه که واقع شده و در پشت پرده جریان دارد، رمزگشایی نشود؛ اما اتهامات ضمیر کابلوف، امریکا را در مرکز پرسودترین، پولسازترین و بزرگترین تجارت غیر قانونی جهان قرار میدهد و اگر این روسیه و امریکا نبرد اطلاعاتی کنونی خود را ادامه دهند، این احتمال وجود دارد که روسیه با طرح اتهامهای سنگینی مانند این مورد اخیر، کلیت مأموریت «مبارزه با تروریزم» امریکا و متحدانش در افغانستان را زیر سؤال ببرد و پرده از واقعیتهای تکاندهندهای بردارد که هیچکس تاکنون نشنیدهاست.
صرف نظر از اینکه حقیقت ماجرا چیست و در پشت پرده سناریوی جنگ و صلح و مواد مخدر و مافیا و فساد در افغانستان، چه جریان دارد، نبرد اطلاعاتی دو قطب اصلی قدرت جهانی در زمین افغانستان، چیزی نیست که به خیر و نفع مردم کشور باشد.
بر بنیاد ارزیابیها، افغانستان در حال حاضر نیز هزینه سنگین یک نبرد اطلاعاتی مشابه را میپردازد که پس از کودتای جنبش چپ و روی کارآمدن رژیم کمونیستی، و در ادامه راه، اشغال مستقیم افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی پیشین، شروع شد، و با حمایتهای وسیع امریکا و متحدانش از «مجاهدین افغان»، گسیل سیلآسای افراطگرایان «جهادی» از کشورهای عرب خاور میانه و دیگر کشورهای اسلامی به پاکستان و افغانستان، برپایی اردوگاههای آموزش و پرورش و تولید و توسعه جهادیون در کشورهای همسایه به منظور زمینگیرکردن شوروی، و در نهایت ظهور جنبش طالبان و شبکه القاعده، اینک داعش و… ادامه پیدا کردهاست.
افغانستان در حالی بار دیگر به ناوردگاه اطلاعاتی روسیه و امریکا بدل میشود که با استارتخوردن پروسه صلح با طالبان، در آستانه یک فصل تاریخی دیگر قرار گرفتهاست. همسویی مسکو و واشنگتن با رویکرد صلح با طالبان، این خوشبینی را ایجاد کردهبود که اینبار منافع استراتژیک دو قطب متخاصم شرق و غرب در رویدادی کمسابقه، در مسیری مشترک قرار گرفته، و انتظار میرفت در سایه این همسویی، افغانستان محکوم به تکرار گذشتهای نباشد که در آن قربانی جنگ قدرت استعمارگران شرق و غرب میشد.
با این حال، تصور میشود که این برداشت خوشبینانه با واقعیت میانهای ندارد و صلح با طالبان از دید استراتژیستهای سیاسی، امنیتی و استخباراتی ایالات متحده، قمار شخصی ترامپ به هدف تحقق اهداف انتخاباتی و تبلیغاتی خودش در انتخابات پیش رو است. از دید آنها همچنین ترامپ، مهره مورد حمایت مسکو است که حتی چشماش را به روی تبانی روسیه و طالبان برای کشتن نظامیان امریکایی هم میبندد!
از این منظر، صلح با طالبان هم پیش از آنکه سیاست استراتژیک ایالات متحده باشد، برآمده از آمال و امیال و منافع فردی ترامپ است. بر پایه همین نگاه، گزارش نیویارکتایمز، ترامپ و روسیه را باهم هدف گرفت.