مأموریت ناتمام فرستاده؛ جنگ قدرت تشدید شد

زلمی خلیلزاد؛ سیاستمدار افغان‌تبار حزب جمهوری‌خواه امریکا به احتمال قوی برای آخرین بار به عنوان فرستاده ویژه ایالات متحده برای صلح افغانستان، روز سه شنبه وارد کابل شد؛ سفری مهم و راهبردی در آستانه آغاز دور دوم گفتگوهای صلح میان دولت افغانستان و طالبان.blankخلیلزاد در آخرین روزهای قدرت ترامپ در کاخ سفید برای نهایی‌کردن پرونده صلح افغانستان، مذبوحانه تلاش می‌کند. او برای به پایان‌بردن یکی دیگر از مهم‌ترین مأموریت‌هایش درباره افغانستان، کم‌تر از سه هفته دیگر فرصت دارد. این هم برای خلیلزاد و هم برای ترامپ، بسیار تعیین‌کننده است که سند صلح افغانستان را به نام خود رقم بزنند. 

آن‌گونه که منتقدان او در درون دولت اشرف‌غنی می‌گویند آینده سیاسی خلیلزاد با سرنوشت پروژه امریکایی صلح با طالبان، عمیقا گره خورده‌است؛ به طوری که شکست این روند، شکست خلیلزاد است و پیروزی آن، پیروزی او.

با این‌همه، ضیق زمان، گزینه‌های خلیلزاد برای رسیدن به این هدف را محدود می‌کند. بعید به نظر می‌رسد که او در دولت بایدن، همچنان در نقش کنونی‌اش باقی بماند؛ اگرچه به نظر می‌رسد که بایدن هم تمایل دارد پروژه جاری را به همین منوال ادامه دهد و صلح ترامپ با طالبان، یکی از معدود مواردی است که هرگز هیچ انتقادی را از سوی تیم بایدن برنیانگیخته‌است.

 این تنگنای زمانی اما خلیلزاد را مجبور می‌کند تا رژیمی سنگین از فشارهای فزاینده‌ را بر دولت اشرف‌غنی اعمال کند تا هرچه زودتر با چارچوب‌های کلی یک توافق، کنار بیاید.

از جانب دیگر، آقای غنی هم به این نتیجه رسیده که آنچه این روزها از سوی خلیلزاد و دولت مسلط امریکا اعمال می‌شود، آخرین قدرت آن‌ها برای رسیدن به هدف است؛ بنابراین، زمان به نفع آن‌ها نیست و او می‌‌تواند با ابزارها و اهرم‌های ساده، شرایط را به سود خود، مدیریت کند.

رفتار اخیر اشرف‌غنی مبنی بر امتناع از دیدار با فرستاده ویژه امریکا در کابل، آشکارا خلیلزاد را تحقیر کرد، و این چیزی بود که آقای غنی و نزدیکان او در نظر داشتند.

آن‌ها که در ماه‌های گذشته بارها از سوی خلیلزاد و تیم مذاکره‌کننده او مورد فشار و تحقیر قرار گرفته و به حاشیه انزوا رانده شدند، این بار با این ارزیابی که خلیلزاد دیگر آینده‌ای در روند صلح افغانستان ندارد، سعی کردند به او نشان دهند که اکنون زمان مناسبی برای پاسخ‌دادن تحقیر با تحقیر است.

نکته دیگر و شاید مهم‌ترین نکته، هدف مأموریت جاری «فرستاده» در سفر به کابل و منطقه است. گفته می‌شود در دور دوم مذاکرات صلح، بحث درباره ساختار سیاسی و آینده قدرت، محور اصلی است و خلیلزاد هم با این پیام به کابل سفر کرد که دولت کنونی باید خود را برای تعامل با معادلات سخت‌تر درباره توزیع قدرت آماده کند. 

این اما پیام خوشایندی برای آقای غنی نیست؛ کسی که همچنان به قدرت دل‌ بسته و حاضر نیست به سادگی، ارگ را به نفع طالبان و یا یک ساختار سیاسی تازه که طالبان هم مشمول آن باشند، ترک کند.

به این ترتیب، سفر اخیر خلیلزاد به کابل، دامنه جنگ قدرت را به اطراف ارگ کشاند و به همین دلیل، تنش‌ بر سر حفظ یا واگذاری قدرت میان غنی و مخالفان او به رهبری خلیلزاد، تشدید شد.

فرستاده امریکا در کابل با عبدالله، سیاف و کرزی دیدار کرد؛ اقدامی با این پیام ضمنی که تعداد مهره‌هایی که همچنان از بقای آقای غنی حمایت می‌کنند، تنها به آن‌سوی حصارهای ارگ، محدود می‌شود و در بیرون از ارگ، همه نسبت به تبعات صلح از جمله تغییر ترکیب و ساختار قدرت، نظر مساعد دارند.

پیش‌بینی می‌شود در این دوره از گفتگوها به ویژه طی هفته‌های منتهی به انتقال قدرت از ترامپ به بایدن در امریکا، جنگ قدرت میان طالبان و طیفی از مخالفان سیاسی اشرف‌غنی در برابر حلقه ارگ، بیش از هر زمان دیگری تشدید شود؛ جنگی که روشن نیست در نهایت، چه کسی آن را خواهد برد؛ اما وضعیت کنونی آقای غنی، بیش از هر زمان دیگری به شرایط همتای کمونیست او داکتر نجیب در آخرین روزهای واگذاری قدرت، شبیه ‌است.

مطالب مرتبط