با بالستیک بدون خونریزی؛ ترس دوجانبه از جنگ
ترس از جنگ در دوسوی معادله بحران ایران و امریکا در خاور میانه، بنا به هر دلیلی که صورت گرفتهباشد، بیش از هر چیزی به نفع ملتهای منطقه، مردم بیگناه و غیر نظامیان بیدفاعی است که بیسبب، بزرگترین قربانیان هر جنگی هستند.
محمدجواد ظریف؛ وزیر خارجه ایران پس از حمله موشکی سپاه پاسداران به دو پایگاه نظامی امریکا در عراق نوشت: ایران منطبق با بند ۵۱ منشور ملل متحد، اقدامات متناسبی در دفاع از خود انجام داد و پایگاهی را که از آن حمله بزدلانه علیه شهروندان و مقامهای ارشد ما انجام شده بود هدف قرار داد.
وی تصریح کرد: ما به دنبال تشدید تنش یا جنگ نیستیم؛ اما از خودمان در برابر هر تهاجمی دفاع میکنیم.
وزیر دفاع امریکا هم در واکنشی مشابه گفت که کشورش به دنبال جنگ نیست؛ اما به آن پایان میدهد.
منابع آگاه اروپایی و امریکایی به رویترز گفتند که به نظر میرسد ایران در حمله به پایگاه محل استقرار نیروهای امریکایی عامدانه از به بارآوردن تلفات پرهیز کردهاست.
یک مقام پنتاگون هم گفتهاست ایران به عمد مراکزی را مورد حمله قرار داد که «موجب کشتهشدن کسی» نشود.
تحلیلگران غربی هم معتقد اند که حملات موشکی ایران به پایگاههای امریکاییها در عراق را میتوان پاسخی ملایم برداشت کرد.
بیشتر بخوانید:
- پوتین در دمشق؛ چشمانداز خاور میانه پس از سلیمانی
- تقابل ایران و امریکا؛ آیا افغانستان میتواند بیطرف بماند؟
- مرگ سلیمانی؛ منطقه روی گسل جنگ
- شهید یا تروریست؟ واکنش افغانها به کشتهشدن قاسم سلیمانی
آنچه در بالا مورد اشاره قرار گرفت، بخشی از بازتابهای سیاسی به حملات موشکی اخیر ایران به پایگاههای امریکایی در خاک عراق است؛ اما تاکنون درباره تلفات و آسیبهای احتمالی این حملات، هیچ گزارش مستندی منتشر نشدهاست؛ بنابراین، نمیتوان در زمینه ابعاد این حملات، ابراز نظر قطعی کرد.
ایرانیها ادعا کردهاند که ۸۰ نظامی امریکایی را کشتهاند؛ ترامپ اما گفته که «همهچیز خوب است!»
واقعیت هرچه باشد، واکنشهای سیاسی نشان میدهد که هیچیک از دوطرف خواستار ورود به یک جنگ تمامعیار نیستند. فعالان سیاسی منتقد دولت ترامپ در امریکا نسبت به بروز جنگ هشدار میدهند و تأکید میکنند که امریکا و جهان، تحمل یک جنگ جدید را ندارند.
در ادبیات سیاسی مهرههای دولت ترامپ هم برخلاف روزهای نخست پس از ترور جنرال سلیمانی، خبری از تهدیدهای جنگافروزانه و نمایش افراطی و نگرانکننده قدرت نظامی نیست. حتی وزیر دفاع امریکا هم از عزم خود برای احتراز از جنگ سخن گفت. جلسه کابینه امنیتی ترامپ پس از حملات ایران، بینتیجه پایان یافت و سخنرانی ترامپ هم بدون ارائه دلیلی مشخص، لغو شد و او به پیامهای کوتاه توییتری اکتفا کرد.
از سوی دیگر، در ایران هم علیرغم تأکید مکرر فرماندهان نظامی و مقامهای سیاسی بر «انتقام سخت» و اخراج کامل نیروهای امریکایی از منطقه، دستگاه دیپلماسی آن کشور به رهبری محمدجواد ظریف؛ وزیر خارجه، در رویکردی واضح برای کاهش تنش و مدیریت بحران، تلاش میکند. توییت ظریف پس از وقوع حملات موشکی نشان میدهد که او میخواهد به امریکا پیام بدهد که حمله به همینجا محدود میشود و گسترش نمییابد. معنای این موضع آن است که ایران مایل به شکلگیری چرخه خشونت و ورود به نبردی تمامعیار با امریکا نیست و انتظار دارد که امریکا نیز همینگونه عمل کند.
از سوی دیگر، ایران نیاز به یک واکنش سریع برای انتقام داشت. موج واکنش مردم ایران به ترور فرمانده نظامیشان و وعدههای پیوسته رهبران آن کشور به «انتقام سخت» اقتضا میکرد تا این انتقام اگرچه در ابعاد محدود و بدون خونریزی، هرچه سریعتر باید عملیاتی میشد تا هم افکار عمومی ایران، آرامش مییافت و هم امریکاییها تأخیر ایران را نشانگر ضعف و ترس آن کشور، تلقی نکنند.
ظاهرا امریکاییها هم به این نتیجه رسیدهاند که از پاسخهای کوبندهای که ترامپ و پمپئو طی روزهای پس از ترور قاسم سلیمانی، مکررا وعده آن را میدادند، آگاهانه احتراز کنند.
این امر، چند دلیل دارد: یکی اینکه ایران نشان داد که در صورت لزوم، توان لازم برای آماجقراردادن مراکز مهم و استراتژیک نظامی امریکا در کشورهای همسایهاش را دارد. از سوی دیگر، قدرت موشکهای بالستیک، رادارگریز، با برد بلند و نقطهزن ایران، امریکاییها را به احتیاط واداشت. اذعان میچ مککانل؛ رییس جمهوریخواهان در سنای امریکا که یک سناتور تندرو و از چهرههای حامی دونالد ترامپ است به پیشرفت «چشمگیر» توان موشکی ایران، این مدعا را تأیید میکند. اینکه افرادی مانند آقای مککانل و لیندزی گراهام که عناصری جنگطلب و بهشدت ضد ایرانی و از حامیان سرسخت ترامپ هستند بر خویشتنداری تأکید میکنند، نشانگر تغییر رویکردی جدی در دیدگاه امریکا –حتی سیاستمداران تندرو آن کشور- نسبت به ورود به جنگ با ایران است.
از دیگر دلایل عمده امتناع امریکا از توسل به واکنشی که ترامپ وعدهاش را دادهبود، این است که افکار عمومی امریکاییها و جهان بهویژه دنیای اسلام پس از ترور قاسم سلیمانی، بهشدت علیه او و ایالات متحده است. طی روزهای اخیر، طیف وسیعی از چهرههای سرشناس امریکایی تا تودههای مردمی آن کشور، از ترامپ برای کشتن فرمانده نظامی یک کشور مستقل در خاک یک کشور مستقل دیگر به تندی انتقاد کردهاند. بنابراین، اگر تصمیم به ترور سلیمانی، بخشی از کارزار تبلیغاتی ترامپ برای پیروزی در انتخابات سال آینده امریکا بودهباشد، این هدف شکست خورده و نتیجه عکس دادهاست.
بههر حال، این ترس از جنگ در دوسوی معادله بحران ایران و امریکا در خاور میانه، بنا به هر دلیلی که صورت گرفتهباشد، بیش از هر چیزی به نفع ملتهای منطقه، مردم بیگناه و غیر نظامیان بیدفاعی است که بیسبب، بزرگترین قربانیان هر جنگی هستند.