خون پایتخت‌نشینان، فرش سرخ طالبان

‌کابل همچنان روی خط خون سیر می‌کند؛ سرنوشت ابدی شهری نگون‌بخت با شهروندان محکوم به مرگی که هر روز باید خون بدهند تا هوای مسلول و سمی پایتخت، مصرف‌کنندگان کم‌تری داشته‌باشد.

blank

این در حالی است که در آ‌ن‌سو در قطر، مجرمان گریبان‌‌‌سفید، صحنه‌‌‌گردانان بی‌رحم سناریوی خونین جنایت و جنگ، پشت میزهای شیک و گرانقیمت رژیم‌های ثروتمند عرب، سرگرم رایزنی‌های فشرده برای «صلح» هستند؛ صلحی که برای کابلی‌های مظلومی که همه‌روزه قربانی می‌شوند و خون می‌دهند، چیزی جز سراب نیست.

بربنیاد تازه‌ترین واقعه از سری واقعات مرگبار و فاجعه‌بار کابل، آمار تلفات انفجار صبح چهارشنبه در ورودی حوزه ششم امنیتی کابل به دست‌کم ۱۴ کشته و ۱۴۵ افزایش یافت.

وزارت داخله گفته‌است که دست‌کم ۱۰ غیر نظامی و ۴ پولیس در میان کشته‌شدگان هستند که ۹۲ نفر از زخمی‌ها افراد غیرنظامی‌اند.

پیش از این، سخنگوی وزارت صحت گفته‌بود که ۹۵ زخمی این رویداد به شفاخانه‌های کابل منتقل شده‌اند. آقای مایار گفته که زنان و کودکان نیز شامل زخمی‌های این رویداد هستند.

طالبان مسؤولیت این رویداد را برعهده گرفته و گفته که یک مرکز جلب و جذب نیروهای افغان را هدف قرار داده‌است.

حوزه ششم امنیتی در یک منطقه پررفت و آمد شهر قرار دارد و یک مرکز آموزش نظامی مربوط به وزارت دفاع نیز در نزدیکی آن است.

یک روز پیش نیز در نتیجه یک انفجار در حوزه یازدهم امنیتی شهر کابل دست‌کم ۵ نفر کشته و ۷ نفر دیگر زخمی شدند.

این‌ها جدید‌ترین جنایت‌هایی است که طالبان مرتکب شده‌اند و این‌همه در حضور هزاران سرباز تا دندان‌ مسلح خارجی صورت می‌گیرد؛ اما ظاهرا همه‌چیز مهیاست تا کابلی‌ها از خون خویش به پیشواز طالبان، فرش سرخ پهن کنند و جاد‌ه‌های شهر، پیشاپیش حضور قاتلان هزاران غیرنظامی بی‌دفاع به حمام خون بدل شوند.

این خون‌‌ها اما در کنار آن‌که نشان می‌دهد که سهم مردم از بازی مزورانه صلح چقدر است‌ و این صلح ستم‌سود، چه پیام و پیوند و پیامدی برای زندگی عادی مردم بی‌دفاع دارد، در عین حال، پرده از نفاق نفرت‌انگیز سیاست‌مداران فاسد و بیمار و علیل و دروغ‌گویی برمی‌دارد که از یک‌سو، کشتارهای فجیع نظامیان و غیرنظامیان افغان به‌دست طالبان را «محکوم» می‌کنند و از سوی دیگر، همچنان به‌عنوان مهره‌های بی‌اراده بازی فریبکارانه‌ای که قواعد آن را بیگانگان نوشته‌اند، بر طبل صلح می‌کوبند و به مردم و افکار عمومی، امیدهای واهی و نویدهای میان‌تهی می‌دهند.

ینس استولتنبرگ؛ دبیر کل ناتو دو روز پیش گفت صلح نزدیک است. ترامپ و طالبان و خلیلزاد و مهره‌های دست‌آموز آن‌ها در کابل نیز همین ترجیع‌بند را روزانه ده‌ها بار تکرار می‌کنند؛ اما برای مردمی که هرروز در عزای عزیزان خویش می‌نشینند و جز خون و مرگ، بهره‌ای از این بازی نمی‌برند، صلح چه تفاوتی با جنگ دارد؟

دولت می‌گوید طالبان به‌منظور امتیازگرفتن در میز صلح و سیاست، خون غیرنظامیان را می‌ریزند؛ اما از خود نمی‌پرسد که وظیفه آن به‌عنوان مسؤول حفاظت از جان مردم بی‌گناه، تأمین امنیت، سرکوب تروریزم و مهار بدمستی‌های مزدوران بیگانه در این شرایط رقت‌انگیز و فاجعه‌بار چیست؟ چرا نباید در برابر این اراده نفرت‌انگیز تروریست‌های مزدور و بیگانه‌پرستی که در کسوت مقدس و موجه ملا و مولوی، خون ملت مسلمان را می‌ریزند و در آن‌سو با به تعبیر خودشان «کفار» و «اشغالگران» سرگرم مذاکرات و گفتگوهای گرم و دوستانه و صمیمانه‌ هستند، با تمام توان ایستاد و اجازه نداد که  هم با استفاده از گفتگوهای صلح برای خود کسب اعتبار و مشروعیت کنند و هم در میدان جنگ به کشتار و جنایت و خون‌ریزی و وحشی‌گری ادامه دهند؟!

واقعیت این است که طالبان تنها عوامل این جنایت‌های هولناک و تکان‌‌‌دهنده نیستند، امریکا و دولت و جریان‌هایی که برای نزدیک‌شدن به طالبان و مزدوری برای امریکا و غرب، با همدیگر مسابقه گذاشته‌اند، شرکای دیگر این موج خون و خیانت و جرم و جنایت‌اند. آن‌ها اگرچه امروزه سرگرم بازی ناعادلانه «صلح» با تروریست‌های خون‌ریز و دشمنان قسم‌خورده این آب و خاک‌اند؛ اما بی‌تردید، روزی در پیشگاه خدا و تاریخ و وطن و قربانیان بی‌گناه این بازی خونین، پاسخ‌گو خواهند بود و تاوان بدمستی‌های‌شان را همانند صدام و سرهنگ قذافی و دیگران، با ذلت و حقارت، خون قی خواهند کرد.

 

مطالب مرتبط