کشتار کابل و صلحی که نمیآید
در میانه این بیم و امیدها حمله مرگبار روز جمعه در غرب کابل، یک شوک قدرتمند دیگر وارد آورد و حتی خوشبینترین افراد به چشمانداز صلح امریکا و طالبان را نیز نسبت به عواقب آینده این توافق، بدگمان کرد.
پس از امضای توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان، بیم و امیدهای تازهای درباره افقهای فراروی امنیت و ثبات افغانستان، شکل گرفتهاست. یکی از مهمترین مسایل، مثل همیشه، دورنمای حضور و هستهگذاری جریانهای تروریستی فراملیتی در افغانستان است.
در حالی که نیروهای خارجی، افغانستان را ترک میکنند و نیروهای امنیتی نیز از نظر حمایت نظامی و استراتژیک، آینده مبهمی در پیش دارند و از سوی دیگر با توجه به خطر بازگشت شبه نظامیان طالبان، احتمال شکلگیری نظامی شبیه «امارت اسلامی» ، دور از انتظار نیست، یکی از مواردی که بر دامنه این نگرانیها میافزاید، حضور داعش در مناطق دنج و دورافتاده کشور و پیوندهای عمیق بخشهایی از بدنه سختافزاری طالبان با گروههای تندرو تروریستی است.
در میانه این بیم و امیدها حمله مرگبار روز جمعه در غرب کابل، یک شوک قدرتمند دیگر وارد آورد و حتی خوشبینترین افراد به چشمانداز صلح امریکا و طالبان را نیز نسبت به عواقب آینده این توافق، بدگمان کرد.
گروه داعش مسؤولیت حمله روز جمعه به مراسم یادبود کشتهشدن عبدالعلی مزاری؛ رهبر پیشین حزب وحدت اسلامی را بر عهده گرفت. وزارت صحت گفته که در این حمله مسلحانه ۲۷ غیر نظامی کشته و ۵۵ نفر دیگر زخمی شدهاند؛ اگرچه منابع غیر رسمی، مدعی اند که آمار تلفات بسیار بیشتر است.
کریم خلیلی؛ رهبر حزب وحدت اسلامی که در این مراسم حضور داشت مسؤولان امنیتی را به بیتفاوتی در تامین امنیت این مراسم متهم کرد و گفت که توجیهات آنان قابل پذیرش نیست.
مطالب مرتبط:
- سرنوشت جمهوریت، زیر سایه امریکا و امارات
- توافق امریکا و طالبان و آخرین تلاش ارگ برای بقا
- مصالحه با طالبان مسلح؛ قمار بزرگ امریکا
- آیا صلح امریکایی به جنگ افغانی پایان میدهد؟
- صلح با طالبان؛ امریکا میماند یا میرود؟
محمد محقق؛ از سازماندهندگان این مراسم نیز این حمله را مشکوک خوانده و گفتهاست: «قتل عام مردمی که به صورت مسالمتآمیز گرد هم آمدهاند حادثه مشکوک است و احتمال سهلانگاری و حتی دسیسه در آن دیده میشود.»
آقای محقق گفت:«مسؤولان امنیتی به ما اطمینان دادهبودند که تا ۱۰ کیلومتری تدابیر امنیتی گرفته شده، ساختمانهای قسمت شرقی تلاشی شده است. در حالی که از یک ساختمان نزدیک حمله شد.»
با توجه به اینکه این سومین سال پیاپی است که مراسم بزرگداشت از سالگرد ترور عبدالعلی مزاری در کابل، آماج حمله تروریستی مرگبار قرار میگیرد و به این ترتیب، حرف و حدیثهای فراوانی درباره تدابیر و تمهیدات برگزارکنندگان و مسؤولیت دولت و نیروهای امنیتی در قبال امنیت این مراسم وجود دارد، نکته مهمتر اما این است که آیا با بازگشت طالبان، امنیت افغانستان بر مدار ثبات و آرامش قرار خواهد گرفت یا نه بالعکس، بحران عمیقتر و پیچیدهتر خواهد شد؟
هم ماهیت ماجرای مرگبار روز جمعه و هم موضعگیری واکنشی رهبران قومی درباره دستها و عوامل پشت پرده در آن، بیتردید پاسخ ناامیدکنندهای به پرسش بالا میدهند. بربنیاد آنچه رهبران قومی برگزارکننده مراسم روز جمعه گفتهاند، قضیه فراتر از یک سهلانگاری صرف و ساده است و ابعاد مشکوک و مبهم زیادی دارد.
بیان صریحتر این تشکیک این است که دستهای نیرومند درونسازمانی فعال هستند و به سادگی میتوانند نقشههای خود را طبق نمودارهای از قبل طراحیشده، عملیاتی کنند؛ در غیر آن صورت، در مراسمی که طی دو سال پیاپی سابقه حمله تروریستی داشته، این میزان از «سهلانگاری» قابل توجیه نیست.
از سوی دیگر، مشخص است که انگیزه عوامل دخیل در این رویداد خونبار، انگیزههای نیرومند قومی و مذهبی دارند و عمدا یک طیف قومی مشخص را آماج قرار میدهند. ممکن است حمله بر مراسم سالگرد بزرگداشت یک رهبر کاریزماتیک و عمیقا مورد احترام برای یک طیف بزرگ قومی در افغانستان، برای عوامل این رویداد، ارزش نمادین و پیاممند داشتهباشد و آنها با این اقدام، افزون بر تحمیل تلفات مرگبار جانی بر شرکتکنندگان، این پیام سیاسی را نیز منتقل کنند که افغانستان دیگر جای امنی برای آنها نیست و پروژه تصفیه قومی هزارهها و شیعیان که سابقهای تاریخی و طولانی دارد، نه تنها متوقف نشده؛ بلکه در آینده با قدرت بیشتری دنبال خواهد شد.
نکته دیگر اینکه رهبر و بنیانگذار پیشین حزب وحدت به دست طالبان، کشته شد. این در حالی است که طالبان در راه بازگشت به قدرت هستند. حتی اگر تصور کنیم که طالبان نسبت به رویکرد حذفی گذشته خود در برابر اقوام دیگر، تجدید نظر کردهاند و به قواعد جدید بازی در افغانستانی کثیرالقومی، متعهد باشند، آیا تضمینی وجود دارد که نشان دهد بخشهایی از بدنه نظامی آن گروه با دستههای تروریستی فراملیتی مانند داعش و القاعده، به راستی قطع رابطه میکنند و بر این اساس، شبکههایی که به سادگی به درون دستگاههای کنونی دولت افغانستان، نفوذ و رخنه کردهاند و میتوانند در قلب کابل، حملهای با این دامنه از کشتار و خونریزی را طراحی و اجرا کنند، پس از بازگشت طالبان، ماشین ترور و تصفیه قومی و مذهبیشان، نیرومندتر نخواهد شد؟!