مواضع ضد طالبانی غنی و صالح به معنای چیست؟
هم آقای غنی و هم آقای صالح در خصوص مذاکرات امریکا و طالبان و پیامدهای آن برای صلح و آینده سیاسی افغانستان، رویکردی یگانه دارند؛ زیرا هردو نفر اذعان کردهاند که صلح امریکا و طالبان نه به پایان جنگ آن گروه با مردم و دولت افغانستان منجر میشود و نه متضمن استقرار صلح و عملیاتیشدن توافقات طرفین خواهد بود.
«هر کدام ۴ تا ۵ زن گرفتهاند، از زندگی لذت میبرند و به سرمایهگذاران تبدیل شدهاند.»
این بخشی از سخنان اشرفغنی؛ رییس جمهوری در نشستی در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سویس درباره نمایندگان طالبان در دوحه قطر است.
او ادامه داد که جنگجویان طالبان اما از جنگ خسته اند و میخواهند جنگ متوقف شود.
آقای غنی همچنین گفت اگر گروه طالبان آماده نباشد که از خشونت دست بکشد، او اجازه نخواهد داد این گروه با سوء استفاده از مذاکرات صلح با امریکا به قدرت برگردد.
سخنان مشابهی را نیز امرالله صالح؛ معاون اول تیم انتخاباتی اشرف غنی مطرح کرده و گفتهاست که نتیجه هرنوع مذاکره با طالبان باید از طریق لویه جرگه تایید یا رد شود.
آقای صالح گفتهاست هیچ خارجیای نمیتواند از منافع افغانستان در مذاکرات با طالبان نمایندگی کند یا توافقی را بر افغانها تحمیل کند.
او طالبان را گروهی وابسته به پاکستان خوانده و افزودهاست که این گروه عامل قتل عام مردم در شمالی، بامیان و بلخ است و باید پاسخگو باشد.
این موضعگیریها نشانگر وقوع یک تحول جدی در مواضع محافظهکارانه رهبران حکومت افغانستان در قبال صلح امریکا با طالبان است؛ مواضعی که البته بیپیشینه نیست و پیش از این نیز هربار که امریکا و طالبان در آستانه امضای یک توافقنامه قرار گرفتهاند، به نحوی صریح، بیپرده و به گونه کمسابقهای تهاجمی و استقلالطلبانه از سوی رهبران دولت افغانستان، مطرح شدهاست.
دلیل بیان دوباره این مواضع در زمان کنونی چیست؟ چرا هم آقای غنی و هم معاون او در انتخابات اخیر، به یکباره و بهگونه هماهنگ، علیه طالبان، موضع گرفتهاند؟
اگرچه ممکن است مواضع هردو نفر، عاملی مشترک داشته باشد و آن، بیاعتنایی رهبران طالبان به حکومت افغانستان در فرایند دستیابی به صلح است؛ اما در مفاد این موضعگیریها نمیتوان عقبه سیاسی- قومی آقایان غنی و صالح را نادیده گرفت.
اشرفغنی با این موضعگیری آشکارا سعی کردهاست میان رهبران و مذاکرهکنندگان سیاسی و جنگجویان عادی و فرودست طالبان، فاصله و شکاف ایجاد کند. این شاید به معنای آن باشد که رهبران طالبان همچنان حاضر نیستند حکومت افغانستان را به عنوان طرف انحصاری مذاکرات مستقیم صلح به رسمیت بشناسند و به رویکرد آقای غنی مبنی بر مالکیت و مدیریت گفتگوهای صلح از سوی حکومت، تمکین کنند. بنابراین او به این ترتیب، خواستهاست جنگجویان طالبان را نسبت به رهبرانشان بدبین کند و آنها را به سرپیچی و نافرمانی از دستورات و تصمیمهای آنان در حوزه سیاست و مذاکره با امریکا برانگیزد.
او اما به نظر میرسد بهطور آگاهانهای از تأکید بر صلحی مبتنی بر عدالت با طالبان، حذر کردهاست. به بیان روشنتر برای آقای غنی، صلح با طالبان به معنای «آشتی ملی» و «عفو عمومی» است و این گروه قرار نیست پس از صلح در قبال اعمال و رفتارهای جنایتکارانه و مجرمانه خویش در برابر مردم و نیروهای امنیتی افغانستان در پیشگاه قانون، عدالت و یک دادگاه صالحه، مقتدر، مستقل و ملی، پاسخگو باشد.
این در حالی است که از نظر امرالله صالح، طالبان یک گروه تبهکار است که دستاش به خون مردم شمالی، بامیان و بلخ آغشته است و پس از صلح باید آمران و عاملان جنایات آن گروه، مؤاخذه و محاکمه شوند.
این نشان میدهد که هردو چهره، اگرچه علیه طالبان هستند؛ طالبانی که در آستانه توافق با امریکا قرار دارند؛ ولی همچنان شأن و جایگاه حقوقی و سیاسی دولت کابل را نادیده گرفتهاند؛ اما این امر لزوما به آن معنا نیست که هردو نفر نسبت به برخورد با طالبان، نگاهی همسان و مشابه دارند. شاید دلیل آن این باشد که آقای غنی به لحاظ قومی، همسو با طالبان است و آقای صالح که وابسته به یک جریان سیاسی- نظامی – قومی ضد طالبان است، معتقد به برخوردی سختگیرانه و متصلبانه با آن گروه میباشد.
با این وجود، هم آقای غنی و هم آقای صالح در خصوص مذاکرات امریکا و طالبان و پیامدهای آن برای صلح و آینده سیاسی افغانستان، رویکردی یگانه دارند؛ زیرا هردو نفر اذعان کردهاند که صلح امریکا و طالبان نه به پایان جنگ آن گروه با مردم و دولت افغانستان منجر میشود و نه متضمن استقرار صلح و عملیاتیشدن توافقات طرفین خواهد بود.
آقای صالح، اجراییشدن هرگونه توافق صلح را به تصمیم لویه جرگه موکول کرده و در عین حال، به خارجیها نسبت به تحمیل توافق خود با طالبان بر مردم افغانستان هشدار داده و اشرفغنی هم از عزم خود در ممانعت از سوء استفاده طالبان از صلح با امریکا برای رسیدن به قدرت سخن گفته و برای این منظور توقف خشونت را شرط کردهاست.
این نشان میدهد که هسته مرکزی قدرت سیاسی در افغانستان، صلح احتمالی امریکا با طالبان را برنمیتابد و در صورتی که مفاد توافقنامه امریکا و طالبان، اهداف، منافع و سیاستهای اصولی کابل را برآورده نکند و یا در برابر آن قرار بگیرد، با واکنش و مقاومت کابل رو به رو خواهد شد.
امرالله صالح خوب فرموده که طالبان مردم را در شمالی بامیان وبلخ به قبل رسانده وباید پاسخ ګوباشد درست است باید کسانی که مرکز افغانستا کابل عزیز را به ویرانه تبدیل کردند و ۶۵۰۰۰ کابلی بی ګناه را به شهادت رساندند اردوی ملی ونهادهای نطامی دیګر را منحل وسلاح وسایظ شان به کباړ فروختند انسانهای مظلوم را میخکوب کردند وهزاران جنایت دیګر کردند وهمین اکنون زمام امور را به دست دارند وهمه دار ونه دار این وطن راچور دوباره کردند قهرمان ومارشال شدند نیز باید به مردم افغانستان پاسخ ګوباشد وامرالله صلح که جا سوس امریکا است وهزاران انسان بی ګناه پشتون را به ګوانتا نامو زندانی کردند ویا هم به شهادت رساندند جواب بګویند
امرالله صالح خوب فرموده که طالبان مردم را در شمالی بامیان وبلخ به قتل رسانده وباید پاسخ ګوباشد درست است باید کسانی که مرکز افغانستا کابل عزیز را به ویرانه تبدیل کردند و ۶۵۰۰۰ کابلی بی ګناه را به شهادت رساندند اردوی ملی ونهادهای نظا می دیګر را منحل وسلاح وسایظ شان به کباړ فروختند انسانهای مظلوم را میخکوب کردند وهزاران جنایت دیګر کردند وهمین اکنون زمام امور را به دست دارند وهمه دار ونه دار این وطن راچور دوباره کردند قهرمان ومارشال شدند نیز باید به مردم افغانستان پاسخ ګوباشد وامرالله صالح که جا سوس امریکا است وهزاران انسان بی ګناه پشتون را به ګوانتا نامو زندانی کردند ویا هم به شهادت رساندند جواب بګویند