کنفرانس برای کنفرانس؛ رقابت روسیه و ایران درباره افغانستان
موضعگیری انتقادی وزیر امور خارجه روسیه در نشست تهران اگرچه در رسانههای ایرانی بازتاب قابل توجهی نداشت و آنها تلاش کردند بخشهای دیگر صحبتهای او را برجسته کنند؛ اما به نظر میرسد که روسیه و ایران درباره افغانستان وارد یک رقابت پنهان شدهاند و این رقابت میتواند حتی بر نتایج و اثرگذاری کنفرانسها و نشستهایی که با موضوع افغانستان از سوی کشورهای یادشده برگزار میشود تاثیر منفی بگذارد و چه بسا در صورتی که دوطرف نتوانند بر رویکردهای رقابتی خود غلبه کنند و به دیدگاهها، مواضع و منافع مشترک در قبال افغانستان دست یابند در بلندمدت این رقابت حتی امکان دارد که مسایل داخلی مربوط به افغانستان نیز کشیده شود و نوعی جنگ پنهان و غیرمستقیم را میان دوطرف بر سر منافع راهبردیشان در افغانستان به وجود آورد.
نشست وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان و روسیه در تهران برگزار شد؛ نشستی که در آن سرگی لاوروف؛ وزیر امور خارجه روسیه به طور مجازی شرکت و سخنرانی کرد. آقای لاوروف در بخشی از صحبتهایش، نشست تهران را مؤثر خواند؛ اما تاکید کرد که «فرمت مسکو درباره افغانستان» سازنده است و جایگزینی برای آن وجود ندارد. نشست مسکو هفته گذشته با میزبانی مسکو و اشتراک ۱۰ کشور منطقه و هیأت طالبان برگزار شد؛ اما وزارت خارجه ایران آن را «بینتیجه» خواندهبود.
این مقام روس گفت: «من چندی قبل در نشست مسکو سخنرانی کردم و امیدوارم نشستهای افغانستان به جای موازیکاری به دنبال تکمیل هم باشند.» وی تاکید کرد که کنفرانس برای کنفرانس باید کنار گذاشته شود و کارها با محوریت سازمان ملل عملیاتی باشد.
انتقادات رییس دستگاه دیپلماسی روسیه از نشست تهران کاملا واضح بود. او از اینکه ایران نسبت به تاثیر «فرمت مشورتی مسکو درباره افغانستان» واکنش نشان داده و آن را بینتیجه خوانده و نیز با برگزاری نشست مشابهی تلاش میکند آلترناتیوی در برابر تلاشهای روسیه به وجود بیاورد ناراضی به نظر میرسید.
موازیکاری و کنفرانس برای کنفرانس از جمله تعبیرات انتقادآمیز سرگی لاوروف از نشست تهران بود و نشان میداد که روسیه از حرکت ایران و سایر طرفهای شرکتکننده در نشست همسایگان افغانستان ناخشنود است و نسبت به پیامدها و نتایج این تلاشها خوشبین نیست.
موضعگیری انتقادی وزیر امور خارجه روسیه در نشست تهران اگرچه در رسانههای ایرانی بازتاب قابل توجهی نداشت و آنها تلاش کردند بخشهای دیگر صحبتهای او را برجسته کنند؛ اما به نظر میرسد که روسیه و ایران درباره افغانستان وارد یک رقابت پنهان شدهاند و این رقابت میتواند حتی بر نتایج و اثرگذاری کنفرانسها و نشستهایی که با موضوع افغانستان از سوی کشورهای یادشده برگزار میشود تاثیر منفی بگذارد و چه بسا در صورتی که دوطرف نتوانند بر رویکردهای رقابتی خود غلبه کنند و به دیدگاهها، مواضع و منافع مشترک در قبال افغانستان دست یابند در بلندمدت این رقابت حتی امکان دارد که مسایل داخلی مربوط به افغانستان نیز کشیده شود و نوعی جنگ پنهان و غیرمستقیم را میان دوطرف بر سر منافع راهبردیشان در افغانستان به وجود آورد.
این در حالی است که هم مسکو و تهران در گذشته تلاش کردهاند که با طالبان ارتباط برقرار کنند و از رهگذر حمایت از طالبان بر دشمن مشترکشان یعنی داعش در افغانستان غلبه پیدا کنند، امریکا را شکست دهند و دولت دستنشانده واشنگتن در کابل را تضعیف کنند.
با این حال اکنون که طالبان بر افغانستان مسلط شدهاند، هریک از طرفهای یادشده به طور جداگانه تلاش میکنند ارتباطات خود را با دولت طالبان در کابل به منظور کسب منافع مشروع و غیرمشروع خویش توسعه دهند و در این راستا ممکن است ایران و روسیه هرکدام یکدیگر را به عنوان رقیب یا مانعی در مسیر تحقق این اهداف تلقی کنند و برای تضعیف نقش همدیگر در معادلات و مناسبات سیاسی و امنیتی و اقتصادی افغانستان در آینده تلاش ورزند.
نکته دیگر این است که در نشست وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان به علاوه روسیه که با میزبانی ایران در تهران برگزار شد، نمایندگان طالبان دعوت نشدند. این در حالی بود که فرستادگان ارشد حکومت طالبان به فرمت مشورتی مسکو فراخوانده شده و شرکت کردند.
در این باره نه دولت ایران و نه مقامهای طالبان توضیح شفافی ارائه کردهاند؛ اما ارزیابیهای کارشناسان نشان میدهد که برخی سیاستهای طالبان از جمله گزارشهایی که درباره کوچ اجباری هزارهها و شیعیان منتشر میشود و نیز فعالیتهای بحثبرانگیز گروه داعش که اخیراً دو حمله بزرگ را بر نمازگزاران شیعه در قندوز و قندهار انجام داد و مسئولیتپذیری طالبان در تامین امنیت و مبارزه با تروریزم در افغانستان را زیر سؤال برد، فشارها بر دولتمردان ایرانی از سوی افکار عمومی افغانستان و ایران را افزایش داده و به همین دلیل، ایرانیها مجبور اند فاصله خود از طالبان را حفظ کنند تا مطمئن شوند که این گروه به واقع آنگونه که تهران میخواهد «تغییر» کردهاست.
بربنیاد این ارزیابیها عدم دعوت از نمایندگان طالبان در نشست تهران از یکسو و محتوای مشترک سخنرانیهای مقامات شرکتکننده در این نشست به ویژه مقامهای ایرانی مبنی بر لزوم تشکیل دولت فراگیر با مشارکت معنیدار اقوام و جناحهای سیاسی و مذهبی افغانستان در ساختار قدرت، پیامهای ضمنی هشدارآمیزی را از جانب تهران به طالبان فرستاد که سیاستهای اصولی خود را تغییر دهند و آماده ایجاد تحولات تازه در راستای خواستهها و منافع کشورهای همسایه و منطقه شود.
این در حالی است که روسیه پس از برگزاری فرمت مشورتی مسکو اعلام کرد که هیچگونه پیششرطی برای طالبان تعیین نکردهاست. ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهوری آن کشور حتی گفت که مسکو طالبان را از لیست گروههای تروریستیاش خارج میکند و زمان به رسمیت شناختهشدن دولت طالبان در کابل و رفع تحریمهای بین المللی علیه رهبران آن نزدیک است.
بر این اساس به نظر میرسد که مواضع اصولی مسکو و تهران در قبال طالبان کاملاً در تعارض قرار دارد و این امر نیز به رقابت دو کشور در افغانستان دامن میزند و شاید انتقادات صریح سرگی لاوروف در نشست تهران نیز ریشه در همین رقابت داشتهباشد.
به هر صورت، نشست تهران و یا نشستهای مشابه در سایر کشورهای همسایه افغانستان، دست کم در کوتاهمدت مشکلات بزرگ پس از سقوط کشور به دست طالبان را حل نمیکند و قادر به مهار بحران فراگیری که وقوع فاجعه انسانی در کوتاهمدت را اجتنابناپذیر نشان میدهد نیست؛ بلکه صرفاً تلاشهایی در راستای گسترش نفوذ و نقش کشورهای همسایه و منطقه و تأمین منافع مشروع و غیرمشروع آنها در افغانستان امروز و آینده میباشد.
روسیه،ایران و پاکستان به قضیه ی افغانستان نکته نظر های مشابه دارند.
تدویر نشست تهران، ادمه ی فورمات مسکو است نه چیزی در راستای مواجهه با آن.
سخنان لاوروف جنگ زرگری یی بیش نیست، ورنه کنفرانس را تهران با شرکت همسایه ها دایر کرده بود،بیانیه لاروف و شرکت نماینده وزارت امور خارجه ی روسیه در آن معنی نداشت. به عوض آن شرکت وزارت امور خارجه امریکا و بیانیه توضیحی اش اگر ممکن می شد، زیاد موجه بود.
از سوی دیگر دیده می شود بیانیه ی پایانی نشست تهران و مسکو هر دو از نگرانی های مشابه گریه دارند.