سقوط شهرها؛ از جنایت قدرت‌های بزرگ خارجی تا خیانت قدرت‌های کوچک داخلی

گروه طالبان در روزهای اخیر حملات خود را بر مراکز شهرها افزایش داده و تاکنون توانسته‌است کنترل چندین مرکز شهر را به دست بگیرد. شهرهایی مثل زرنج، شبرغان، قندوز، سرپل، تالقان و ایبک در پی حملات چند روز اخیر طالبان سقوط کرده‌اند. در حال حاضر در چند شهر دیگر نیز درگیری میان نیروهای امنیتی و جنگجویان طالبان جریان دارد.حملات این گروه در شهر لشکرگاه؛ مرکز ولایت هملند تا فرماندهی پولیس کشیده شد و صدها غیرنظامی در میان جنگ و درگیری دوطرف گیر مانده و هزاران نفر هم آواره شدند. در شهرهایی مثل هرات و قندهار نیز درگیری میان نیروهای دولتی و جنگجویان طالبان جریان دارد و طبق گفته‌های مسئولان محلی، حملات این گروه تا حدودی مهار شده و با تلاش نیروهای امنیتی و مردمی جنگجویان طالبان از شهر هرات عقب زده شده‌اند.

طالبان همچنین روز گذشته از چهار محور بر کمربند‌های امنیتی شهر مزار شریف حملات وسیعی را به راه‌ انداخته‌بود که با تلاش نیروهای امنیتی موفق نشد خطوط امنیتی را بشکند و وارد شهر شود.

گسترش حملات این گروه به مراکز شهرها افزون بر نگرانی‌های شدید، این پرسش‌ جدی را نیز خلق می‌کند که چگونه این گروه می‌تواند با حملات چند روزه، چندین مراکز شهری را تصرف کند.

جنگ نیابتی امریکا و ناتو
کارشناسان جنگ جاری در کشور را جنگ نیابتی قدرت‌های بزرگ و کشورهایی مثل ایران و پاکستان می‌دانند. عبدالواحد طاقت؛ آگاه نظامی می‌گوید که در جنگ جاری، کشورهای ایران و پاکستان جنگ نیابتی امریکا و ناتو را در افغانستان به راه انداخته‌اند.

به باور او، در پشت پرده این مسایل، ناتو و در راس آن امریکا قرار دارد که این‌گونه هر فیری که از سوی طالبان انجام می‌شود، به دستور مستقیم امریکا صورت می‌گیرد.

این آگاه نظامی می‌افزاید تا زمانی که امریکا به اهداف خود در افغانستان نرسد، جنگ جاری نیز پایان نخواهد یافت و با ادامه جنگ همه‌روزه مردم افغانستان قربانی خواهند شد.

او معتقد است که امریکا به دنبال حضور نظامی در قلب آسیا و رسیدن به اهداف استراتژیک‌اش در آسیای مرکزی، منابع طبیعی کشورهای بالکان، اطراف دریای مدیترانه و در نهایت اروپای شرقی است تا بتواند از این طریق سازمان همکاری‌های شانگهای و دیگر سازمان‌های مشابه که بیشتر بر اطراف روسیه و چین می‌چرخند را از بین ببرد.

او معتقد است که در جنگ جاری، نیروهای امنیتی و دفاعی کشور با طالبان نه؛ بلکه با امریکا و ناتو روبه‌رو اند که توان مقاومت در برابر آن‌ها را ندارند. به گفته او امریکا با بیانیه‌های سیاسی، مردم افغانستان را سرگرم می‌کند؛ اما در پشت پرده، هدف دیگر دارد و تنها به منافع خود می‌اندیشد.

هادی قریشی؛ دیگر آگاه مسایل نظامی نیز می‌گوید که نیروهای امنیتی نمی‌توانند در برابر جنگ‌ نیابتی قدرت‌های بزرگ مبارزه کنند؛ چون به گفته او دست‌های قدرتمندی پشت این جنگ‌ها و حملات کار می‌کنند که از توان یک کشور قدرتمند بیرون است چه رسد به افغانستان.

به باور او، جنگ نیابتی کنونی بیشتر توسط کشورهای ایران و پاکستان در افغانستان اعمال می‌شود. آقای قریشی معتقد است که اگر جنگ جاری جنگ نیابتی نباشد، گروه طالبان توان مقاومت در برابر نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را ندارند.بخش سری توافق دوحه و فریب دولت کابل
به باور آگاهان، افزایش حملات جاری از سوی طالبان و سقوط مراکز شهری به دست این گروه از مشروعیت‌دهی امریکا به طالبان و معاملات پشت پرده آن‌ها نشات می‌گیرد.

غلام‌حسین ناصری؛ عضو مجلس نمایندگان می‌گوید که زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان با امضای موافقت‌نامه صلح دوحه با طالبان، کشورهای منطقه و فرامنطقه و حکومت افغانستان را فریب داده و کاری به نفع طالبان انجام داد.

او معتقد است که امریکا به طالبان مشروعیت سیاسی داد که این برای طالبان یک باور را خلق کرد که امریکا را شکست داده و با توجه به شکست امریکا حکومت افغانستان در برابر این گروه کاری نمی‌تواند انجام دهد.

آقای ناصری می‌افزاید که در کنار تصمیم اشتباه خلیلزاد، حکومت افغانستان نیز با به کارگیری یک اصطلاح نظامی زیر نام «دفاع فعال» وضعیت را پیجیده‌تر ساخت.

به باور او، با سقوط ولسوالی‌ها و اکنون مراکز شهرها مشخص می‌شود که آن بخش سری توافق‌نامه صلح که هنوز افشا نشده‌است، سقوط ولسوالی‌ها و مراکز ولایات است که در پشت پرده میان امریکا و طالبان معامله شده‌است.

به گفته این عضو مجلس نمایندگان، خیانت پشت پرده خلیلزاد با طالبان و تاکید حالت دفاعی حکومت باعث شده‌است کشور به چنین وضعیتی برسد. او می‌گوید که اگر نیروهای امنیتی اجازه هجوم بر طالبان را داشتند، اکنون وضعیت برعکس بود.

مطالب مرتبط:

منابع قدرت طالبان
عبدالواحد طاقت می‌گوید که منبع قدرت طالبان، کشور پاکستان، استخبارات این کشور و جنرال‌های آن است.

غلام‌حسین ناصری نیز می‌گوید که منابع مالی قدرت طالبان کشورهای مثل عربستان، قطر و حوزه خلیج فارس هستند. او می‌افزاید که منبع آموزش و پرورش و راهنمایی طالبان هم پاکستان است.

آقای ناصری، سقوط ولسوالی‌ها به دست طالبان و افتادن تجهیزات و امکانات نیروهای امنیتی به دست جنگجویان این گروه را منبع دیگر قدرت طالبان عنوان می‌کند.

او همچنین می‌گوید که این بار تمویل جنگ هم در نتیجه معاملات پشت پرده امریکا و طالبان است تا این گروه را از این طریق بیشتر تجهیز و تحریک کنند.

آمادگی وتقویت نیروهای امنیتی و جذب افراد با تجربه
آگاهان بر این باور اند که بحران کنونی از کنترل حکومت و سیاستمداران کشور خارج شده‌است.

هادی قریشی؛ آگاه نظامی می‌گوید که حکومت در حال حاضر تنها کاری که می‌تواند انجام دهد، تجهیز و اکمالات، مدیریت و روحیه‌دهی درست به نیروهای امنیتی و دفاعی است. او می‌گوید که در بیشتر ولسوالی‌های از دست‌رفته، نیروهای امنیتی به دلیل کمبود تجهیزات و مهمات، مجبور به عقب‌نشینی شده‌اند.

این آگاه نظامی همچین استفاده از افراد دلسوز نسبت به کشور و افراد با تجربه نظامی قوی را راه دیگری برای بهبود اوضاع در کشور عنوان می‌کند و می‌گوید که نیاز است کدرهای دلسوز و باتجربه که قبلا از صف نیروهای امنیتی خارج و بازنشسته شده‌اند دوباره جذب شوند و در راس مدیریت نهادهای امنیتی نیز افراد با تجربه و وطن‌پرست قرار بگیرند تا وضعیت بهبود یابد.

اما عبدالواحد طاقت؛ دیگر آگاه نظامی می‌گوید که حکومت افغانستان تمام فرصت‌ها برای کنترل اوضاع را از دست داده‌است. به باور او تنها راهی که دولت در شرایط حاضر دارد، حرکت صادقانه و رها کردن برنامه‌های خنثی است که همه‌روزه بدون نتیجه تکرار می‌شود.

او می‌گوید که نیروهای امنیتی توان و ظرفیت مقابله با طالبان را دارند؛ اما نیاز است که این نیروها درست مدیریت، تجهیز و تمویل شوند.ستون پنجم
آگاهان می‌گویند که حکومت در کنار از دست‌دادن فرصت‌ها نتوانست ستون پنجم فعال در درون نظام را شناسایی و سرکوب و یا حد اقل سلب صلاحیت کند.

غلام‌حسین ناصری می‌گوید که اگر حکومت بخواهد با گروه طالبان مبارزه کند، نیاز است برنامه‌ها و نشست‌های خنثی و بی‌محتوایی را که هر روز یک‌تعداد سیاستمداران خنثی و شکست‌خورده را جمع می‌کند تا راه حلی برای وضعیت موجود بیابد متوقف کند. ناصری می‌افزاید که تعدادی از این سیاستمداران شکست‌خورده و رهبران احزاب، عوامل نفوذی پاکستان و طالبان اند که روند مبارزه با طالبان را با مشکل مواجه می‌سازند و موضوعات را به نفع طالبان تغییر می‌دهند.

آقای ناصری شکل‌نگرفتن یک اجماع سیاسی در کشور را نیز کار ستون پنجم درون نظام و افرادی می‌داند که در درون نظام به نفع طالبان کار می‌کنند.

قیام ملی
آگاهان می‌گویند که با توجه به وضعیت کنونی، نیاز است یک رستاخیز عمومی و قیام ملی در برابر طالبان شکل بگیرد تا وضعیت بهبود یابد. غلام‌حسین ناصری می‌گوید که اشرف‌غنی؛ رییس جمهوری کشور، پشت پرده سیاسی را درست ‌بازی نمی‌کند همواره مشکلاتی در مراجعه به مردم داشته‌است؛ در حالی که به گفته او، آقای غنی اگر از نخبه‌ها و افراد باتجربه درست نظامی و مدیریتی بدون در نظر داشت مسایل قومی استفاده کند، وضعیت تغییر خواهد کرد.

آقای ناصری می‌افزاید که باید یک بسیج عمومی تشکیل شود و روحیه عمومی باید بالا برده شود و برای مردم گوشزد شود که نه فرار نه کوچ هیچ چیزی نمی‌تواند مشکل ما را حل کند؛ فقط راه مقاومت ملی را در پیش گیرند.

هادی قریشی نیز می‌گوید که قدرت‌های خارجی به منافع افغانستان نمی‌اندیشند و سیاستمداران امریکایی هم مردم را با بیانیه‌های سیاسی سرگرم کرده و در پشت پرده منافع خود را می‌جویند. در این شرایط به باور او، باید یک مقاومت ملی به وجود بیاید که این کار هم به حرکت صادقانه رییس ‌جمهور برای حل بحران کنونی برمی‌گردد تا بتواند وضعیت را طوری مدیریت کند که این شرایط متحول شود.

بر این اساس، از دید ناظران ایستادگی عمومی در برابر طالبان و تقویت و مدیریت درست نیروهای دولتی و استفاده درست از نیروهای مردمی می‌تواند وضعیت را متحول کند. هرچند آگاهان می‌گویند که حکومت و نیروهای امنیتی نمی‌توانند به زودی مسنجم و درست مدیریت شوند، چون کنترل اوضاع از دست دولت بیرون شده‌است؛ اما تلاش جمعی و حمایت همه‌جانبه مردم از نیروهای امنیتی می‌تواند در روحیه‌دهی به این نیروها و بهبود اوضاع مؤثر باشد و مسیر شرایط کنونی را به سمت بهبودی تغییر دهد.

مطالب مرتبط:

مطالب مرتبط